کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش
    گر در آتش پا گذارد، بگذرد آب از سرش
    شد دماغم از می گلگون، دکان گلفروش
    باغبان کو تا زنم گل های او را بر سرش
    شکوه کم کن از تهیدستی که جم رفت و هنوز
    در گرو مانده ست پیش می فروش انگشترش
    سرگذشت کیقباد و این جهان دانی که چیست
    کودکی کز خانه بیرون کرد او را مادرش
    سرو و گل سودی ندارد رند شاهدباز را
    تاک را هم دوست می دارم به ذوق دخترش!
    حمله گر آرد به جلاد اجل مژگان او
    همچو ماهی می جهد از دست بیرون خنجرش
    من به این افلاس و هر مصرع که می گویم سلیم
    می نویسد بر ورق ایام با آب زرش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha