به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص

1870عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سرو شد باز با صبا رقاص
برگ گل گشت در هوا رقاص
سیل نالان و کف زنان از شوق
کوه چون سنگ آسیا رقاص
شده در کلبه ام ز یاد بهار
هر طرف موج بوریا رقاص
گشت چون دود شمع بر سر من
از جنون سایه ی هما رقاص
بس که عشقم به شورش آورده ست
سر جدا گشت و تن جدا رقاص
سر هرکس به عشق می جنبد
نشود با اصول پا رقاص
سرو من می رود به باغ، سلیم
سایه چون کاکل از قفا رقاص

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 2شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 3شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...4شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...5شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 6شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 7شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 8شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 9شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...10شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 11شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...12شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 13شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...14شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 15شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...16شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 17شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...18شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 19شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 20شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...21شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...22شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...23شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 24شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 25شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟26شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...27شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 28شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 29شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...30شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...31شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 32شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 33شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...34شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...35شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 36شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 37شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...38شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 39شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 40شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...41شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 42شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...43شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 44شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...45شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 46شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 47شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...48شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...49شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 50شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 51شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 52شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 53شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...54شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...55شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 56شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 57شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 58شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 59شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 60شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 61شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 62شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 63شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 64شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...65شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...66شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...67شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...68شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 69شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 70شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 71شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 72شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...73شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 74شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...75شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...76شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...77شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 78شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 79شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...80شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...81شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 82شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...83شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 84شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...85شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 86شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...87شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 88شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 89شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...90شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...91شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 92شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...93شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...94شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 95شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...96شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...97شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 98شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 99شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...100شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...101شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...102شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 103شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 104شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...105شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...106شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...107شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 108شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...109شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...110شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...111شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...112شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 113شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 114شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 115شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...116شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...117شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...118شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...119شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...120شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 121شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 122شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 123شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 124شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...125شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 126شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...127شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 128شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 129شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 130شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 131شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 132شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 133شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 134شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...135شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...136شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...137شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...138شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 139شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 140شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...141شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...142شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 143شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...144شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 145شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...146شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 147شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...148شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...149شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 150شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 151شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 152شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 153شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 154شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 155شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 156شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 157شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟158شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 159شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 160شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 161شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 162شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...163شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 164شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 165شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...166شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 167شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 168شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 169شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...170شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 171شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 172شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 173شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...174شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...175شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 176شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...177شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 178شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 179شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...180شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 181شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...182شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 183شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 184شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 185شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 186شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...187شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...188شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...189شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...190شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...191شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...192شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...193شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 194شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟195شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 196شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 197شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 198شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 199شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...200شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...201شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 202شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 203شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 204شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...205شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 206شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 207شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 208شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...209شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 210شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 211شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 212شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 213شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 214شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 215شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 216شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 217شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 218شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 219شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 220شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...221شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 222شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 223شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 224شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 225شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 226شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 227شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 228شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...229شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...230شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...231شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...232شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ