کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد بهار و بوستان را داد آب و تاب ابر
    مژده مستان را که خوب آمد برون از آب ابر
    جز به وقت خود ندارد قدر هر چیزی که هست
    می کشان را خوش نباشد در شب مهتاب ابر
    گریه هر گه موج زد از حسرت چشم ترم
    چون غبار آینه شد خشک در گرداب ابر
    کی شود همت ازین عمر سبکرو کامیاب
    برنبندد طرفی از دریوزه ی سیلاب، ابر
    کی تواند بهتر از خود را کسی بیند سلیم
    از سرشکم مضطرب گردید چون سیماب ابر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha