به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۶۲۳: بی توام ذوق کی از بستر راحت باشد

1530عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بی توام ذوق کی از بستر راحت باشد
شام چون شمع مرا صبح قیامت باشد
دل که بی شور جنون است درو ذوقی نیست
در کبابی که نمک نیست چه لذت باشد
دل اگر همره یار است، خدا یارش باد
سر اگر در قدم اوست، سلامت باشد
دارد اسباب طرب در شب نوروز شگون
شیشه ای کو، همه گر شیشه ی ساعت باشد!
عاشق از کشته شدن معتمد راز شود
خاتم عشق در انگشت شهادت باشد
ملک یونان نبود همچو خرابات، سلیم
تا سبوی می او از گل حکمت باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۲۲: سایه ی بخت، مرا افسر شاهی باشد 2شمارهٔ ۶۲۳: بی توام ذوق کی از بستر راحت باشد 3شمارهٔ ۶۲۴: غبار غم ز ابر نوبهاری در جهان گم ...4شمارهٔ ۶۲۵: سحر که ناله مرا گرم چون جرس گیرد 5شمارهٔ ۶۲۶: قلم دگر به زبان حرف آشنا دارد 6شمارهٔ ۶۲۷: دل پی لاله رخان همچو صبا می گردد 7شمارهٔ ۶۲۸: چند روزه زندگی بر ما گرانی می کند 8شمارهٔ ۶۲۹: دلم از رهگذر فقر، حکایت نکند 9شمارهٔ ۶۳۰: معشوق ما به جلوه چو آهنگ می کند 10شمارهٔ ۶۳۱: لطف ساقی، خار از پهلوی آتش می کشد 11شمارهٔ ۶۳۲: مستان تواند خسته ای چند 12شمارهٔ ۶۳۳: شراب صحبت اهل جهان صداع آرد 13شمارهٔ ۶۳۴: به بی پروایی ما غافلان، تقدیر می ...14شمارهٔ ۶۳۵: به عشق، کار جز از دست من نمی آید 15شمارهٔ ۶۳۶: چه شد نگاه تو گر شرم ما نگه دارد 16شمارهٔ ۶۳۷: از غم هرکسی این سوخته تن می لرزد 17شمارهٔ ۶۳۸: سوی وطن ز ناله ام آشوب می برد 18شمارهٔ ۶۳۹: چو در غمخانه ی ما آید آن دلبر نمی ...19شمارهٔ ۶۴۰: کینه ی ما را ازو صبر و تحمل می کش ...20شمارهٔ ۶۴۱: دو روز عمر که خواه و نخواه می گذر ...21شمارهٔ ۶۴۲: بهار رفت و دل از ابر کامیاب نشد 22شمارهٔ ۶۴۳: دل در سواد زلف تو بیهوش می شود 23شمارهٔ ۶۴۴: مشاطه را جمال تو دیوانه می کند 24شمارهٔ ۶۴۵: در قید محبت دل ناشاد نباشد 25شمارهٔ ۶۴۶: در بیابان هرکه یاد آن خم کاکل کند 26شمارهٔ ۶۴۷: بی سبب مردم به قید نام و ننگ افتا ...27شمارهٔ ۶۴۸: در آزار دلم طفلی که از گردون سبق ...28شمارهٔ ۶۴۹: سر کن سخنی تا دل بدحال گشاید 29شمارهٔ ۶۵۰: خرم آنان که به دل راه تمنا بستند 30شمارهٔ ۶۵۱: آنچه در پرده ی گل بود نهان، روی ت ...31شمارهٔ ۶۵۲: دلم آن پر عتاب می طلبد 32شمارهٔ ۶۵۳: ماند ای شیخ، که مانی به ابابیل سف ...33شمارهٔ ۶۵۴: شد موی خضر در طلبت جابه جا سفید 34شمارهٔ ۶۵۵: در کوی تو دیوانه مرا نام نهادند 35شمارهٔ ۶۵۶: ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ 36شمارهٔ ۶۵۷: به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ 37شمارهٔ ۶۵۸: آمد بهار و شد می چون ارغوان لذیذ 38شمارهٔ ۶۵۹: شد بهار و بوستان را داد آب و تاب ...39شمارهٔ ۶۶۰: پر شکوه مکن، خاطر آن ماه نگه دار 40شمارهٔ ۶۶۱: زخم ناسورم من و از لطف مرهم شرمسا ...41شمارهٔ ۶۶۲: حسن، شیرین را ازان می پرورد دایم ...42شمارهٔ ۶۶۳: آمد بهار و باغ شکفت از سرور ابر 43شمارهٔ ۶۶۴: زاهد بنای سست ورع را خراب گیر 44شمارهٔ ۶۶۵: ای خطت سرمایه ی عنبرفروشان بهار 45شمارهٔ ۶۶۶: مست گر نیستی از شیوه ی مستان مگذر 46شمارهٔ ۶۶۷: ای دل ز آیینه تعلیم تن آسانی بگیر 47شمارهٔ ۶۶۸: صبا دعای مرا سوی می گساران بر 48شمارهٔ ۶۶۹: دارد از داغ دل من خاطر مرهم غبار 49شمارهٔ ۶۷۰: گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر 50شمارهٔ ۶۷۱: نیستی عیش و طرب، بیگانگی کم یاد گ ...51شمارهٔ ۶۷۲: ای که همچون آب خواهد خورد خاکت غم ...52شمارهٔ ۶۷۳: از دل برون نکرده خیال جفا هنوز 53شمارهٔ ۶۷۴: از فیض ابر شد به چمن هر نهال سبز 54شمارهٔ ۶۷۵: ز شوق وصل چو پروانه در سراغ مسوز 55شمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز 56شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...57شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 58شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 59شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...60شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 61شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...62شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...63شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 64شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 65شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 66شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 67شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...68شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...69شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...70شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 71شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...72شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...73شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 74شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...75شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 76شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 77شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 78شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...79شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 80شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 81شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 82شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 83شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...84شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...85شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 86شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 87شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 88شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 89شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...90شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 91شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...92شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 93شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 94شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...95شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...96شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 97شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 98شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 99شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 100شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...101شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 102شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...103شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 104شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...105شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 106شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...107شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 108شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...109شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 110شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 111شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...112شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...113شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...114شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 115شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 116شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟117شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...118شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 119شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 120شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...121شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...122شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 123شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 124شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...125شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...126شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 127شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 128شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...129شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 130شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 131شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...132شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 133شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...134شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 135شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...136شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 137شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 138شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...139شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...140شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 141شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 142شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 143شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 144شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...145شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...146شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 147شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 148شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 149شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 150شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 151شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 152شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 153شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 154شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 155شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...156شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...157شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...158شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...159شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 160شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 161شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 162شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 163شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...164شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 165شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...166شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...167شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...168شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 169شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 170شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...171شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...172شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 173شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...174شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 175شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...176شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 177شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...178شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 179شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 180شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...181شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...182شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 183شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...184شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...185شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 186شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...187شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...188شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 189شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 190شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...191شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...192شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...193شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 194شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 195شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...196شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...197شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...198شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 199شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...200شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...201شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...202شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...203شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 204شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 205شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 206شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...207شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...208شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...209شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...210شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...211شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 212شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 213شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 214شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 215شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...216شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 217شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...218شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 219شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 220شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 221شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 222شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 223شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 224شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 225شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...226شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...227شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...228شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...229شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 230شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 231شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...232شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...233شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 234شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...235شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 236شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...237شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 238شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...239شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...240شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 241شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 242شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 243شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 244شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 245شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 246شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 247شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 248شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟249شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 250شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 251شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 252شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 253شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...254شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 255شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 256شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...257شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 258شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 259شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 260شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...261شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 262شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 263شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 264شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...265شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...266شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 267شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...268شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 269شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 270شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...271شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 272شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...273شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 274شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 275شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 276شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 277شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...278شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...279شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...280شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...281شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...282شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...283شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...284شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 285شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟286شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 287شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 288شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 289شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 290شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...291شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...292شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 293شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 294شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 295شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...296شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 297شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 298شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 299شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...300شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 301شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 302شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 303شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 304شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 305شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 306شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 307شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 308شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 309شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 310شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 311شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...312شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 313شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 314شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 315شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 316شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 317شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 318شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 319شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...320شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...321شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...322شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...323شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ