به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۶۴۴: مشاطه را جمال تو دیوانه می کند

1450عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مشاطه را جمال تو دیوانه می کند
کآیینه را خیال پریخانه می کند
خورشید را به کوچه ی زلفت نشد نصیب
آن عشرتی که شبپره ی شانه می کند
سر بر زمین نهد پی نفرین عاقلان
طاعت چنین خوش است که دیوانه می کند
گل چون چراغ چهره برافروخت در چمن
بلبل تلاش منصب پروانه می کند
تسبیح کردن است گر از روی اعتقاد
انگور در کنشت کسی دانه می کند
امشب سلیم، ساقی بزمم خراب ساخت
من مستم، او شراب به پیمانه می کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۴۳: دل در سواد زلف تو بیهوش می شود 2شمارهٔ ۶۴۴: مشاطه را جمال تو دیوانه می کند 3شمارهٔ ۶۴۵: در قید محبت دل ناشاد نباشد 4شمارهٔ ۶۴۶: در بیابان هرکه یاد آن خم کاکل کند 5شمارهٔ ۶۴۷: بی سبب مردم به قید نام و ننگ افتا ...6شمارهٔ ۶۴۸: در آزار دلم طفلی که از گردون سبق ...7شمارهٔ ۶۴۹: سر کن سخنی تا دل بدحال گشاید 8شمارهٔ ۶۵۰: خرم آنان که به دل راه تمنا بستند 9شمارهٔ ۶۵۱: آنچه در پرده ی گل بود نهان، روی ت ...10شمارهٔ ۶۵۲: دلم آن پر عتاب می طلبد 11شمارهٔ ۶۵۳: ماند ای شیخ، که مانی به ابابیل سف ...12شمارهٔ ۶۵۴: شد موی خضر در طلبت جابه جا سفید 13شمارهٔ ۶۵۵: در کوی تو دیوانه مرا نام نهادند 14شمارهٔ ۶۵۶: ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ 15شمارهٔ ۶۵۷: به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ 16شمارهٔ ۶۵۸: آمد بهار و شد می چون ارغوان لذیذ 17شمارهٔ ۶۵۹: شد بهار و بوستان را داد آب و تاب ...18شمارهٔ ۶۶۰: پر شکوه مکن، خاطر آن ماه نگه دار 19شمارهٔ ۶۶۱: زخم ناسورم من و از لطف مرهم شرمسا ...20شمارهٔ ۶۶۲: حسن، شیرین را ازان می پرورد دایم ...21شمارهٔ ۶۶۳: آمد بهار و باغ شکفت از سرور ابر 22شمارهٔ ۶۶۴: زاهد بنای سست ورع را خراب گیر 23شمارهٔ ۶۶۵: ای خطت سرمایه ی عنبرفروشان بهار 24شمارهٔ ۶۶۶: مست گر نیستی از شیوه ی مستان مگذر 25شمارهٔ ۶۶۷: ای دل ز آیینه تعلیم تن آسانی بگیر 26شمارهٔ ۶۶۸: صبا دعای مرا سوی می گساران بر 27شمارهٔ ۶۶۹: دارد از داغ دل من خاطر مرهم غبار 28شمارهٔ ۶۷۰: گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر 29شمارهٔ ۶۷۱: نیستی عیش و طرب، بیگانگی کم یاد گ ...30شمارهٔ ۶۷۲: ای که همچون آب خواهد خورد خاکت غم ...31شمارهٔ ۶۷۳: از دل برون نکرده خیال جفا هنوز 32شمارهٔ ۶۷۴: از فیض ابر شد به چمن هر نهال سبز 33شمارهٔ ۶۷۵: ز شوق وصل چو پروانه در سراغ مسوز 34شمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز 35شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...36شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 37شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 38شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...39شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 40شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...41شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...42شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 43شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 44شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 45شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 46شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...47شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...48شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...49شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 50شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...51شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...52شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 53شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...54شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 55شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 56شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 57شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...58شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 59شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 60شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 61شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 62شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...63شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...64شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 65شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 66شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 67شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 68شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...69شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 70شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...71شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 72شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 73شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...74شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...75شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 76شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 77شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 78شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 79شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...80شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 81شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...82شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 83شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...84شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 85شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...86شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 87شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...88شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 89شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 90شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...91شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...92شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...93شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 94شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 95شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟96شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...97شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 98شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 99شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...100شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...101شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 102شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 103شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...104شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...105شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 106شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 107شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...108شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 109شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 110شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...111شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 112شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...113شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 114شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...115شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 116شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 117شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...118شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...119شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 120شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 121شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 122شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 123شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...124شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...125شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 126شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 127شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 128شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 129شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 130شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 131شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 132شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 133شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 134شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...135شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...136شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...137شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...138شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 139شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 140شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 141شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 142شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...143شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 144شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...145شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...146شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...147شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 148شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 149شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...150شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...151شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 152شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...153شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 154شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...155شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 156شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...157شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 158شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 159شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...160شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...161شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 162شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...163شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...164شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 165شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...166شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...167شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 168شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 169شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...170شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...171شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...172شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 173شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 174شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...175شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...176شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...177شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 178شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...179شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...180شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...181شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...182شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 183شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 184شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 185شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...186شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...187شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...188شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...189شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...190شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 191شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 192شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 193شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 194شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...195شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 196شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...197شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 198شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 199شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 200شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 201شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 202شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 203شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 204شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...205شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...206شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...207شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...208شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 209شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 210شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...211شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...212شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 213شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...214شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 215شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...216شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 217شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...218شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...219شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 220شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 221شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 222شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 223شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 224شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 225شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 226شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 227شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟228شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 229شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 230شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 231شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 232شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...233شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 234شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 235شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...236شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 237شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 238شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 239شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...240شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 241شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 242شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 243شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...244شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...245شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 246شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...247شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 248شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 249شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...250شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 251شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...252شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 253شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 254شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 255شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 256شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...257شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...258شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...259شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...260شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...261شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...262شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...263شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 264شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟265شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 266شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 267شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 268شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 269شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...270شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...271شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 272شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 273شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 274شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...275شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 276شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 277شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 278شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...279شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 280شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 281شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 282شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 283شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 284شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 285شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 286شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 287شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 288شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 289شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 290شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...291شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 292شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 293شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 294شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 295شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 296شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 297شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 298شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...299شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...300شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...301شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...302شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ