به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۵۸۹: رهنمای مقصد هرکس توکل می شود

1320عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

رهنمای مقصد هرکس توکل می شود
همچو ابراهیمش آتش لاله و گل می شود
گر ز قید ناخدا آزادسازی خویش را
موج دریا همچو مرغابی ترا پل می شود
سفله را کی می توان از لاف دولت منع کرد
باغبان چون در چمن گل دید، بلبل می شود
صحبت مستان تمام عمر در پای گل است
بلبلان را گرچه صحبت بر سر گل می شود
سایه ی گل، طشت آتش بر سرم ریزد سلیم
لطف او بر من ز بخت بد، تغافل می شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۸۸: در گلستانی که هر زاغی خوش آوازی ک ...2شمارهٔ ۵۸۹: رهنمای مقصد هرکس توکل می شود 3شمارهٔ ۵۹۰: نگذرد فتنه ز راهی که پی او باشد 4شمارهٔ ۵۹۱: مرا معانی کوتاه، دلپسند نباشد 5شمارهٔ ۵۹۲: برای طعنه ی ما این همه چه در جوشن ...6شمارهٔ ۵۹۳: در سر کوی تو جمعند پریشانی چند 7شمارهٔ ۵۹۴: جرعه ای تا می خورد، خون در ایاغم ...8شمارهٔ ۵۹۵: زین گلستان تا قیامت، جوش بلبل کم ...9شمارهٔ ۵۹۶: بی تو معموره ی دل رو به خرابی دار ...10شمارهٔ ۵۹۷: خروش فتنه ای از روزگار می آید 11شمارهٔ ۵۹۸: پرتوی هردم به دل فیض الهی افکند 12شمارهٔ ۵۹۹: دلم امشب ز جنون چون خم می جوشان ب ...13شمارهٔ ۶۰۰: سری دارم چو مغزش در میان درد 14شمارهٔ ۶۰۱: می کشان روی تمنا کی به زمزم می نه ...15شمارهٔ ۶۰۲: از چشم من خیال تو بیرون نمی رود 16شمارهٔ ۶۰۳: می بده ساقی که حسن باغ و بستان می ...17شمارهٔ ۶۰۴: چو گل به آب روان شد، چو می به تاب ...18شمارهٔ ۶۰۵: آیینه را چو نوبت دیدار می رسد 19شمارهٔ ۶۰۶: ای خوش آن روز که آن سیب ذقن سبز ش ...20شمارهٔ ۶۰۷: آهم چو جوش زد، دل ناشاد بشکند 21شمارهٔ ۶۰۸: تیغ بردار که چون حوصله بی تاب شود 22شمارهٔ ۶۰۹: نه همین تنها مرا چون شمع، آتش قوت ...23شمارهٔ ۶۱۰: دل من ناله ز شوق تو پر آشوب کند 24شمارهٔ ۶۱۱: پیاله چون به من از دست او حواله ش ...25شمارهٔ ۶۱۲: ز فیض شمع رخت ذره آفتاب شود 26شمارهٔ ۶۱۳: دل در طلب چه گوش به صوت درا کند 27شمارهٔ ۶۱۴: هر طرف جلوه کند، روی به ما بنماید 28شمارهٔ ۶۱۵: همنشین از گریه ی من کاشکی دامان ک ...29شمارهٔ ۶۱۶: در عشق، دل چه ناله ی مستانه می کش ...30شمارهٔ ۶۱۷: از بس که مرا بخت زبون شور برآمد 31شمارهٔ ۶۱۸: هر سنگ ریزه، طور تجلی نمی شود 32شمارهٔ ۶۱۹: به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک می ...33شمارهٔ ۶۲۰: خوش آن نسیم کزان زلف مشکسود آید 34شمارهٔ ۶۲۱: قدم هر کس به راه او نهد منزل نمی ...35شمارهٔ ۶۲۲: سایه ی بخت، مرا افسر شاهی باشد 36شمارهٔ ۶۲۳: بی توام ذوق کی از بستر راحت باشد 37شمارهٔ ۶۲۴: غبار غم ز ابر نوبهاری در جهان گم ...38شمارهٔ ۶۲۵: سحر که ناله مرا گرم چون جرس گیرد 39شمارهٔ ۶۲۶: قلم دگر به زبان حرف آشنا دارد 40شمارهٔ ۶۲۷: دل پی لاله رخان همچو صبا می گردد 41شمارهٔ ۶۲۸: چند روزه زندگی بر ما گرانی می کند 42شمارهٔ ۶۲۹: دلم از رهگذر فقر، حکایت نکند 43شمارهٔ ۶۳۰: معشوق ما به جلوه چو آهنگ می کند 44شمارهٔ ۶۳۱: لطف ساقی، خار از پهلوی آتش می کشد 45شمارهٔ ۶۳۲: مستان تواند خسته ای چند 46شمارهٔ ۶۳۳: شراب صحبت اهل جهان صداع آرد 47شمارهٔ ۶۳۴: به بی پروایی ما غافلان، تقدیر می ...48شمارهٔ ۶۳۵: به عشق، کار جز از دست من نمی آید 49شمارهٔ ۶۳۶: چه شد نگاه تو گر شرم ما نگه دارد 50شمارهٔ ۶۳۷: از غم هرکسی این سوخته تن می لرزد 51شمارهٔ ۶۳۸: سوی وطن ز ناله ام آشوب می برد 52شمارهٔ ۶۳۹: چو در غمخانه ی ما آید آن دلبر نمی ...53شمارهٔ ۶۴۰: کینه ی ما را ازو صبر و تحمل می کش ...54شمارهٔ ۶۴۱: دو روز عمر که خواه و نخواه می گذر ...55شمارهٔ ۶۴۲: بهار رفت و دل از ابر کامیاب نشد 56شمارهٔ ۶۴۳: دل در سواد زلف تو بیهوش می شود 57شمارهٔ ۶۴۴: مشاطه را جمال تو دیوانه می کند 58شمارهٔ ۶۴۵: در قید محبت دل ناشاد نباشد 59شمارهٔ ۶۴۶: در بیابان هرکه یاد آن خم کاکل کند 60شمارهٔ ۶۴۷: بی سبب مردم به قید نام و ننگ افتا ...61شمارهٔ ۶۴۸: در آزار دلم طفلی که از گردون سبق ...62شمارهٔ ۶۴۹: سر کن سخنی تا دل بدحال گشاید 63شمارهٔ ۶۵۰: خرم آنان که به دل راه تمنا بستند 64شمارهٔ ۶۵۱: آنچه در پرده ی گل بود نهان، روی ت ...65شمارهٔ ۶۵۲: دلم آن پر عتاب می طلبد 66شمارهٔ ۶۵۳: ماند ای شیخ، که مانی به ابابیل سف ...67شمارهٔ ۶۵۴: شد موی خضر در طلبت جابه جا سفید 68شمارهٔ ۶۵۵: در کوی تو دیوانه مرا نام نهادند 69شمارهٔ ۶۵۶: ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ 70شمارهٔ ۶۵۷: به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ 71شمارهٔ ۶۵۸: آمد بهار و شد می چون ارغوان لذیذ 72شمارهٔ ۶۵۹: شد بهار و بوستان را داد آب و تاب ...73شمارهٔ ۶۶۰: پر شکوه مکن، خاطر آن ماه نگه دار 74شمارهٔ ۶۶۱: زخم ناسورم من و از لطف مرهم شرمسا ...75شمارهٔ ۶۶۲: حسن، شیرین را ازان می پرورد دایم ...76شمارهٔ ۶۶۳: آمد بهار و باغ شکفت از سرور ابر 77شمارهٔ ۶۶۴: زاهد بنای سست ورع را خراب گیر 78شمارهٔ ۶۶۵: ای خطت سرمایه ی عنبرفروشان بهار 79شمارهٔ ۶۶۶: مست گر نیستی از شیوه ی مستان مگذر 80شمارهٔ ۶۶۷: ای دل ز آیینه تعلیم تن آسانی بگیر 81شمارهٔ ۶۶۸: صبا دعای مرا سوی می گساران بر 82شمارهٔ ۶۶۹: دارد از داغ دل من خاطر مرهم غبار 83شمارهٔ ۶۷۰: گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر 84شمارهٔ ۶۷۱: نیستی عیش و طرب، بیگانگی کم یاد گ ...85شمارهٔ ۶۷۲: ای که همچون آب خواهد خورد خاکت غم ...86شمارهٔ ۶۷۳: از دل برون نکرده خیال جفا هنوز 87شمارهٔ ۶۷۴: از فیض ابر شد به چمن هر نهال سبز 88شمارهٔ ۶۷۵: ز شوق وصل چو پروانه در سراغ مسوز 89شمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز 90شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...91شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 92شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 93شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...94شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 95شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...96شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...97شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 98شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 99شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 100شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 101شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...102شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...103شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...104شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 105شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...106شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...107شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 108شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...109شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 110شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 111شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 112شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...113شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 114شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 115شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 116شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 117شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...118شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...119شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 120شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 121شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 122شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 123شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...124شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 125شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...126شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 127شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 128شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...129شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...130شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 131شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 132شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 133شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 134شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...135شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 136شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...137شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 138شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...139شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 140شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...141شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 142شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...143شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 144شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 145شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...146شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...147شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...148شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 149شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 150شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟151شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...152شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 153شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 154شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...155شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...156شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 157شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 158شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...159شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...160شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 161شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 162شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...163شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 164شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 165شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...166شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 167شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...168شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 169شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...170شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 171شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 172شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...173شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...174شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 175شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 176شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 177شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 178شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...179شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...180شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 181شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 182شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 183شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 184شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 185شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 186شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 187شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 188شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 189شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...190شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...191شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...192شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...193شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 194شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 195شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 196شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 197شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...198شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 199شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...200شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...201شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...202شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 203شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 204شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...205شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...206شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 207شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...208شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 209شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...210شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 211شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...212شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 213شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 214شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...215شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...216شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 217شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...218شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...219شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 220شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...221شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...222شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 223شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 224شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...225شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...226شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...227شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 228شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 229شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...230شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...231شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...232شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 233شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...234شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...235شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...236شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...237شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 238شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 239شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 240شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...241شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...242شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...243شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...244شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...245شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 246شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 247شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 248شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 249شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...250شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 251شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...252شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 253شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 254شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 255شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 256شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 257شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 258شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 259شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...260شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...261شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...262شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...263شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 264شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 265شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...266شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...267شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 268شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...269شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 270شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...271شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 272شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...273شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...274شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 275شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 276شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 277شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 278شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 279شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 280شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 281شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 282شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟283شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 284شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 285شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 286شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 287شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...288شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 289شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 290شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...291شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 292شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 293شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 294شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...295شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 296شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 297شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 298شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...299شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...300شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 301شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...302شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 303شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 304شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...305شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 306شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...307شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 308شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 309شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 310شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 311شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...312شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...313شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...314شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...315شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...316شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...317شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...318شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 319شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟320شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 321شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 322شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 323شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 324شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...325شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...326شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 327شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 328شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 329شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...330شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 331شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 332شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 333شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...334شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 335شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 336شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 337شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 338شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 339شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 340شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 341شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 342شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 343شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 344شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 345شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...346شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 347شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 348شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 349شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 350شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 351شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 352شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 353شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...354شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...355شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...356شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...357شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ