به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۵۸۸: در گلستانی که هر زاغی خوش آوازی کند

1490عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در گلستانی که هر زاغی خوش آوازی کند
بلبل آن بهتر که ترک نغمه پردازی کند
روز روشن وقت صورت بازی آیینه است
هست عیبی در هنر آن را که شب بازی کند
ترکش پرتیر گردد بال مرغان هوا
از فغان هرگه دل من ناوک اندازی کند
در قفس روزی که بر بادم دهد تحریک شوق
چون مه نو هر پر من اوج پروازی کند
آسمان را کی وجود می نهد هرگز سلیم
آنکه آه او شب و روز آسمان سازی کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۸۷: از جهان هرکه چو ما خرقه بدوشان گذ ...2شمارهٔ ۵۸۸: در گلستانی که هر زاغی خوش آوازی ک ...3شمارهٔ ۵۸۹: رهنمای مقصد هرکس توکل می شود 4شمارهٔ ۵۹۰: نگذرد فتنه ز راهی که پی او باشد 5شمارهٔ ۵۹۱: مرا معانی کوتاه، دلپسند نباشد 6شمارهٔ ۵۹۲: برای طعنه ی ما این همه چه در جوشن ...7شمارهٔ ۵۹۳: در سر کوی تو جمعند پریشانی چند 8شمارهٔ ۵۹۴: جرعه ای تا می خورد، خون در ایاغم ...9شمارهٔ ۵۹۵: زین گلستان تا قیامت، جوش بلبل کم ...10شمارهٔ ۵۹۶: بی تو معموره ی دل رو به خرابی دار ...11شمارهٔ ۵۹۷: خروش فتنه ای از روزگار می آید 12شمارهٔ ۵۹۸: پرتوی هردم به دل فیض الهی افکند 13شمارهٔ ۵۹۹: دلم امشب ز جنون چون خم می جوشان ب ...14شمارهٔ ۶۰۰: سری دارم چو مغزش در میان درد 15شمارهٔ ۶۰۱: می کشان روی تمنا کی به زمزم می نه ...16شمارهٔ ۶۰۲: از چشم من خیال تو بیرون نمی رود 17شمارهٔ ۶۰۳: می بده ساقی که حسن باغ و بستان می ...18شمارهٔ ۶۰۴: چو گل به آب روان شد، چو می به تاب ...19شمارهٔ ۶۰۵: آیینه را چو نوبت دیدار می رسد 20شمارهٔ ۶۰۶: ای خوش آن روز که آن سیب ذقن سبز ش ...21شمارهٔ ۶۰۷: آهم چو جوش زد، دل ناشاد بشکند 22شمارهٔ ۶۰۸: تیغ بردار که چون حوصله بی تاب شود 23شمارهٔ ۶۰۹: نه همین تنها مرا چون شمع، آتش قوت ...24شمارهٔ ۶۱۰: دل من ناله ز شوق تو پر آشوب کند 25شمارهٔ ۶۱۱: پیاله چون به من از دست او حواله ش ...26شمارهٔ ۶۱۲: ز فیض شمع رخت ذره آفتاب شود 27شمارهٔ ۶۱۳: دل در طلب چه گوش به صوت درا کند 28شمارهٔ ۶۱۴: هر طرف جلوه کند، روی به ما بنماید 29شمارهٔ ۶۱۵: همنشین از گریه ی من کاشکی دامان ک ...30شمارهٔ ۶۱۶: در عشق، دل چه ناله ی مستانه می کش ...31شمارهٔ ۶۱۷: از بس که مرا بخت زبون شور برآمد 32شمارهٔ ۶۱۸: هر سنگ ریزه، طور تجلی نمی شود 33شمارهٔ ۶۱۹: به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک می ...34شمارهٔ ۶۲۰: خوش آن نسیم کزان زلف مشکسود آید 35شمارهٔ ۶۲۱: قدم هر کس به راه او نهد منزل نمی ...36شمارهٔ ۶۲۲: سایه ی بخت، مرا افسر شاهی باشد 37شمارهٔ ۶۲۳: بی توام ذوق کی از بستر راحت باشد 38شمارهٔ ۶۲۴: غبار غم ز ابر نوبهاری در جهان گم ...39شمارهٔ ۶۲۵: سحر که ناله مرا گرم چون جرس گیرد 40شمارهٔ ۶۲۶: قلم دگر به زبان حرف آشنا دارد 41شمارهٔ ۶۲۷: دل پی لاله رخان همچو صبا می گردد 42شمارهٔ ۶۲۸: چند روزه زندگی بر ما گرانی می کند 43شمارهٔ ۶۲۹: دلم از رهگذر فقر، حکایت نکند 44شمارهٔ ۶۳۰: معشوق ما به جلوه چو آهنگ می کند 45شمارهٔ ۶۳۱: لطف ساقی، خار از پهلوی آتش می کشد 46شمارهٔ ۶۳۲: مستان تواند خسته ای چند 47شمارهٔ ۶۳۳: شراب صحبت اهل جهان صداع آرد 48شمارهٔ ۶۳۴: به بی پروایی ما غافلان، تقدیر می ...49شمارهٔ ۶۳۵: به عشق، کار جز از دست من نمی آید 50شمارهٔ ۶۳۶: چه شد نگاه تو گر شرم ما نگه دارد 51شمارهٔ ۶۳۷: از غم هرکسی این سوخته تن می لرزد 52شمارهٔ ۶۳۸: سوی وطن ز ناله ام آشوب می برد 53شمارهٔ ۶۳۹: چو در غمخانه ی ما آید آن دلبر نمی ...54شمارهٔ ۶۴۰: کینه ی ما را ازو صبر و تحمل می کش ...55شمارهٔ ۶۴۱: دو روز عمر که خواه و نخواه می گذر ...56شمارهٔ ۶۴۲: بهار رفت و دل از ابر کامیاب نشد 57شمارهٔ ۶۴۳: دل در سواد زلف تو بیهوش می شود 58شمارهٔ ۶۴۴: مشاطه را جمال تو دیوانه می کند 59شمارهٔ ۶۴۵: در قید محبت دل ناشاد نباشد 60شمارهٔ ۶۴۶: در بیابان هرکه یاد آن خم کاکل کند 61شمارهٔ ۶۴۷: بی سبب مردم به قید نام و ننگ افتا ...62شمارهٔ ۶۴۸: در آزار دلم طفلی که از گردون سبق ...63شمارهٔ ۶۴۹: سر کن سخنی تا دل بدحال گشاید 64شمارهٔ ۶۵۰: خرم آنان که به دل راه تمنا بستند 65شمارهٔ ۶۵۱: آنچه در پرده ی گل بود نهان، روی ت ...66شمارهٔ ۶۵۲: دلم آن پر عتاب می طلبد 67شمارهٔ ۶۵۳: ماند ای شیخ، که مانی به ابابیل سف ...68شمارهٔ ۶۵۴: شد موی خضر در طلبت جابه جا سفید 69شمارهٔ ۶۵۵: در کوی تو دیوانه مرا نام نهادند 70شمارهٔ ۶۵۶: ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ 71شمارهٔ ۶۵۷: به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ 72شمارهٔ ۶۵۸: آمد بهار و شد می چون ارغوان لذیذ 73شمارهٔ ۶۵۹: شد بهار و بوستان را داد آب و تاب ...74شمارهٔ ۶۶۰: پر شکوه مکن، خاطر آن ماه نگه دار 75شمارهٔ ۶۶۱: زخم ناسورم من و از لطف مرهم شرمسا ...76شمارهٔ ۶۶۲: حسن، شیرین را ازان می پرورد دایم ...77شمارهٔ ۶۶۳: آمد بهار و باغ شکفت از سرور ابر 78شمارهٔ ۶۶۴: زاهد بنای سست ورع را خراب گیر 79شمارهٔ ۶۶۵: ای خطت سرمایه ی عنبرفروشان بهار 80شمارهٔ ۶۶۶: مست گر نیستی از شیوه ی مستان مگذر 81شمارهٔ ۶۶۷: ای دل ز آیینه تعلیم تن آسانی بگیر 82شمارهٔ ۶۶۸: صبا دعای مرا سوی می گساران بر 83شمارهٔ ۶۶۹: دارد از داغ دل من خاطر مرهم غبار 84شمارهٔ ۶۷۰: گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر 85شمارهٔ ۶۷۱: نیستی عیش و طرب، بیگانگی کم یاد گ ...86شمارهٔ ۶۷۲: ای که همچون آب خواهد خورد خاکت غم ...87شمارهٔ ۶۷۳: از دل برون نکرده خیال جفا هنوز 88شمارهٔ ۶۷۴: از فیض ابر شد به چمن هر نهال سبز 89شمارهٔ ۶۷۵: ز شوق وصل چو پروانه در سراغ مسوز 90شمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز 91شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...92شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 93شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 94شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...95شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 96شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...97شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...98شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 99شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 100شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 101شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 102شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...103شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...104شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...105شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 106شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...107شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...108شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 109شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...110شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 111شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 112شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 113شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...114شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 115شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 116شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 117شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 118شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...119شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...120شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 121شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 122شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 123شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 124شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...125شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 126شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...127شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 128شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 129شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...130شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...131شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 132شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 133شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 134شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 135شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...136شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 137شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...138شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 139شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...140شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 141شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...142شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 143شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...144شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 145شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 146شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...147شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...148شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...149شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 150شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 151شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟152شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...153شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 154شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 155شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...156شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...157شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 158شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 159شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...160شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...161شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 162شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 163شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...164شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 165شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 166شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...167شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 168شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...169شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 170شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...171شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 172شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 173شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...174شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...175شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 176شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 177شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 178شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 179شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...180شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...181شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 182شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 183شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 184شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 185شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 186شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 187شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 188شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 189شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 190شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...191شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...192شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...193شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...194شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 195شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 196شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 197شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 198شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...199شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 200شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...201شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...202شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...203شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 204شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 205شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...206شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...207شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 208شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...209شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 210شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...211شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 212شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...213شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 214شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 215شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...216شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...217شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 218شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...219شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...220شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 221شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...222شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...223شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 224شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 225شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...226شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...227شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...228شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 229شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 230شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...231شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...232شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...233شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 234شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...235شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...236شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...237شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...238شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 239شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 240شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 241شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...242شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...243شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...244شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...245شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...246شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 247شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 248شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 249شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 250شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...251شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 252شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...253شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 254شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 255شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 256شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 257شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 258شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 259شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 260شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...261شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...262شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...263شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...264شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 265شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 266شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...267شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...268شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 269شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...270شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 271شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...272شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 273شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...274شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...275شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 276شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 277شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 278شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 279شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 280شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 281شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 282شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 283شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟284شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 285شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 286شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 287شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 288شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...289شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 290شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 291شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...292شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 293شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 294شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 295شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...296شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 297شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 298شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 299شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...300شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...301شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 302شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...303شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 304شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 305شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...306شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 307شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...308شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 309شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 310شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 311شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 312شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...313شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...314شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...315شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...316شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...317شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...318شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...319شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 320شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟321شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 322شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 323شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 324شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 325شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...326شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...327شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 328شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 329شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 330شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...331شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 332شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 333شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 334شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...335شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 336شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 337شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 338شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 339شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 340شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 341شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 342شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 343شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 344شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 345شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 346شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...347شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 348شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 349شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 350شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 351شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 352شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 353شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 354شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...355شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...356شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...357شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...358شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ