کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از بس که مرا بخت زبون شور برآمد
    گر دانه فشاندم به زمین، مور برآمد!
    خمیازه کشان رفت دل از بزم وصالش
    شد مست به میخانه و مخمور برآمد
    چون دید گرانباری سامان تجلی
    فریاد ز درد کمر از طور برآمد
    با خرمن ما هیچ مپرسید چها کرد
    آن برق که از خوشه ی انگور برآمد
    هر خار درین باغ بود غنچه ی گل را
    نیشی که ز دنباله ی زنبور برآمد
    شد صرف ره عشق، بنازم سر خود را
    این نغمه سلیم از سر منصور برآمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha