کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خروش فتنه ای از روزگار می آید
    چو بانگ سیل که از کوهسار می آید
    صفای دل طلبی، چشم از جهان بربند
    که رخنه ای ست کز اینجا غبار می آید
    ز چوب عود بود کشتی فناطلبان
    که هرچه غرق شود زان، به کار می آید
    جنون ز سبزه ی خط تو در سرم گل کرد
    که از خزان تو بوی بهار می آید
    گرم به وصل رساند سلیم، نیست عجب
    که هرچه گویی ازین روزگار می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha