کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنکه چون گل غیر جام لعل دورانش نداد
    آب را جز در سفال آخر چو ریحانش نداد
    هیچ کس چون موج، خندان سیر این دریا نکرد
    کاین محیط از فتنه آخر سر به طوفانش نداد
    سوختم بر حال آن دیوانه کز شور جنون
    رفت بر صحرا، جهان ره در بیابانش نداد
    عیش این گلشن مپرس از گل، که تعجیل خزان
    فرصت یک آب خوردن در گلستانش نداد
    غنچه ی ما تربیت از باغبان کم دیده است
    جز در آتش آب هرگز همچو پیکانش نداد
    کار ما بر مدعا زین سفله کی گردد سلیم؟
    داشت هر کس آبرویی، این جهان نانش نداد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha