به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۵۶۴: اسیر عشق از کف ساغر خوناب نگذارد

1830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

اسیر عشق از کف ساغر خوناب نگذارد
بمیرد تشنه و چون موج لب بر آب نگذارد
بتی شد رهزن دینم که چون در ترکتاز آید
به کعبه غارت ابروی او محراب نگذارد
به تقریبی برآمد هرکه در هندوستان افتاد
خدا کشتی ما را هم درین گرداب نگذارد
درین گلشن ز بس خدمت زخدمتکار می خواهند
بنفشه باغبان را چون مگس در خواب نگذارد
سلیم از موج اشک خود خطر چون خاروخس دارم
چه شد برقی که ما را در ره سیلاب نگذارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۶۳: یاد روی او کتانم را لباس ماه کرد 2شمارهٔ ۵۶۴: اسیر عشق از کف ساغر خوناب نگذارد 3شمارهٔ ۵۶۵: اهل عالم که ز اقبال هما می گویند 4شمارهٔ ۵۶۶: نه جا در باغ و بستانی، نه ره در گ ...5شمارهٔ ۵۶۷: مطرب این مجلس امشب راه دل ها می ز ...6شمارهٔ ۵۶۸: عشق از سرم چو شور ز میخانه کم نشد 7شمارهٔ ۵۶۹: چون خم می امشب از مستی دلم در جوش ...8شمارهٔ ۵۷۰: خطش به تازه باعث ناز و نیاز شد 9شمارهٔ ۵۷۱: سرم چو گوی به میخانه بی درنگ دود 10شمارهٔ ۵۷۲: کسی کو تا ز کار اهل همت سر برون آ ...11شمارهٔ ۵۷۳: جز خم می کو کسی تا چاره ی پیری کن ...12شمارهٔ ۵۷۴: چه رنگ ها که ازین سیمتن شکسته شود 13شمارهٔ ۵۷۵: ننگ مستی تا به کی قدر کمالم بشکند 14شمارهٔ ۵۷۶: ای دریده ز تو گل پیرهن خون آلود 15شمارهٔ ۵۷۷: از قفای زلف مشکین تو عنبر می دود 16شمارهٔ ۵۷۸: اضطراب دلم از شوق تو دیدن دارد 17شمارهٔ ۵۷۹: گل پی نکهت او دست دعا کرد بلند 18شمارهٔ ۵۸۰: در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان بر ...19شمارهٔ ۵۸۱: ز بالین همنشینم هر نفس غمناک برخی ...20شمارهٔ ۵۸۲: چه عیش ها که اسیران به وصل ساز کن ...21شمارهٔ ۵۸۳: شکفته گل ز بر خار ما همیشه رود 22شمارهٔ ۵۸۴: اهل میخانه گلاب از گل صهبا گیرند 23شمارهٔ ۵۸۵: جان فراوان است اگر جانانه ای پیدا ...24شمارهٔ ۵۸۶: می تا به کی ز رنگم، در زیر ننگ با ...25شمارهٔ ۵۸۷: از جهان هرکه چو ما خرقه بدوشان گذ ...26شمارهٔ ۵۸۸: در گلستانی که هر زاغی خوش آوازی ک ...27شمارهٔ ۵۸۹: رهنمای مقصد هرکس توکل می شود 28شمارهٔ ۵۹۰: نگذرد فتنه ز راهی که پی او باشد 29شمارهٔ ۵۹۱: مرا معانی کوتاه، دلپسند نباشد 30شمارهٔ ۵۹۲: برای طعنه ی ما این همه چه در جوشن ...31شمارهٔ ۵۹۳: در سر کوی تو جمعند پریشانی چند 32شمارهٔ ۵۹۴: جرعه ای تا می خورد، خون در ایاغم ...33شمارهٔ ۵۹۵: زین گلستان تا قیامت، جوش بلبل کم ...34شمارهٔ ۵۹۶: بی تو معموره ی دل رو به خرابی دار ...35شمارهٔ ۵۹۷: خروش فتنه ای از روزگار می آید 36شمارهٔ ۵۹۸: پرتوی هردم به دل فیض الهی افکند 37شمارهٔ ۵۹۹: دلم امشب ز جنون چون خم می جوشان ب ...38شمارهٔ ۶۰۰: سری دارم چو مغزش در میان درد 39شمارهٔ ۶۰۱: می کشان روی تمنا کی به زمزم می نه ...40شمارهٔ ۶۰۲: از چشم من خیال تو بیرون نمی رود 41شمارهٔ ۶۰۳: می بده ساقی که حسن باغ و بستان می ...42شمارهٔ ۶۰۴: چو گل به آب روان شد، چو می به تاب ...43شمارهٔ ۶۰۵: آیینه را چو نوبت دیدار می رسد 44شمارهٔ ۶۰۶: ای خوش آن روز که آن سیب ذقن سبز ش ...45شمارهٔ ۶۰۷: آهم چو جوش زد، دل ناشاد بشکند 46شمارهٔ ۶۰۸: تیغ بردار که چون حوصله بی تاب شود 47شمارهٔ ۶۰۹: نه همین تنها مرا چون شمع، آتش قوت ...48شمارهٔ ۶۱۰: دل من ناله ز شوق تو پر آشوب کند 49شمارهٔ ۶۱۱: پیاله چون به من از دست او حواله ش ...50شمارهٔ ۶۱۲: ز فیض شمع رخت ذره آفتاب شود 51شمارهٔ ۶۱۳: دل در طلب چه گوش به صوت درا کند 52شمارهٔ ۶۱۴: هر طرف جلوه کند، روی به ما بنماید 53شمارهٔ ۶۱۵: همنشین از گریه ی من کاشکی دامان ک ...54شمارهٔ ۶۱۶: در عشق، دل چه ناله ی مستانه می کش ...55شمارهٔ ۶۱۷: از بس که مرا بخت زبون شور برآمد 56شمارهٔ ۶۱۸: هر سنگ ریزه، طور تجلی نمی شود 57شمارهٔ ۶۱۹: به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک می ...58شمارهٔ ۶۲۰: خوش آن نسیم کزان زلف مشکسود آید 59شمارهٔ ۶۲۱: قدم هر کس به راه او نهد منزل نمی ...60شمارهٔ ۶۲۲: سایه ی بخت، مرا افسر شاهی باشد 61شمارهٔ ۶۲۳: بی توام ذوق کی از بستر راحت باشد 62شمارهٔ ۶۲۴: غبار غم ز ابر نوبهاری در جهان گم ...63شمارهٔ ۶۲۵: سحر که ناله مرا گرم چون جرس گیرد 64شمارهٔ ۶۲۶: قلم دگر به زبان حرف آشنا دارد 65شمارهٔ ۶۲۷: دل پی لاله رخان همچو صبا می گردد 66شمارهٔ ۶۲۸: چند روزه زندگی بر ما گرانی می کند 67شمارهٔ ۶۲۹: دلم از رهگذر فقر، حکایت نکند 68شمارهٔ ۶۳۰: معشوق ما به جلوه چو آهنگ می کند 69شمارهٔ ۶۳۱: لطف ساقی، خار از پهلوی آتش می کشد 70شمارهٔ ۶۳۲: مستان تواند خسته ای چند 71شمارهٔ ۶۳۳: شراب صحبت اهل جهان صداع آرد 72شمارهٔ ۶۳۴: به بی پروایی ما غافلان، تقدیر می ...73شمارهٔ ۶۳۵: به عشق، کار جز از دست من نمی آید 74شمارهٔ ۶۳۶: چه شد نگاه تو گر شرم ما نگه دارد 75شمارهٔ ۶۳۷: از غم هرکسی این سوخته تن می لرزد 76شمارهٔ ۶۳۸: سوی وطن ز ناله ام آشوب می برد 77شمارهٔ ۶۳۹: چو در غمخانه ی ما آید آن دلبر نمی ...78شمارهٔ ۶۴۰: کینه ی ما را ازو صبر و تحمل می کش ...79شمارهٔ ۶۴۱: دو روز عمر که خواه و نخواه می گذر ...80شمارهٔ ۶۴۲: بهار رفت و دل از ابر کامیاب نشد 81شمارهٔ ۶۴۳: دل در سواد زلف تو بیهوش می شود 82شمارهٔ ۶۴۴: مشاطه را جمال تو دیوانه می کند 83شمارهٔ ۶۴۵: در قید محبت دل ناشاد نباشد 84شمارهٔ ۶۴۶: در بیابان هرکه یاد آن خم کاکل کند 85شمارهٔ ۶۴۷: بی سبب مردم به قید نام و ننگ افتا ...86شمارهٔ ۶۴۸: در آزار دلم طفلی که از گردون سبق ...87شمارهٔ ۶۴۹: سر کن سخنی تا دل بدحال گشاید 88شمارهٔ ۶۵۰: خرم آنان که به دل راه تمنا بستند 89شمارهٔ ۶۵۱: آنچه در پرده ی گل بود نهان، روی ت ...90شمارهٔ ۶۵۲: دلم آن پر عتاب می طلبد 91شمارهٔ ۶۵۳: ماند ای شیخ، که مانی به ابابیل سف ...92شمارهٔ ۶۵۴: شد موی خضر در طلبت جابه جا سفید 93شمارهٔ ۶۵۵: در کوی تو دیوانه مرا نام نهادند 94شمارهٔ ۶۵۶: ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ 95شمارهٔ ۶۵۷: به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ 96شمارهٔ ۶۵۸: آمد بهار و شد می چون ارغوان لذیذ 97شمارهٔ ۶۵۹: شد بهار و بوستان را داد آب و تاب ...98شمارهٔ ۶۶۰: پر شکوه مکن، خاطر آن ماه نگه دار 99شمارهٔ ۶۶۱: زخم ناسورم من و از لطف مرهم شرمسا ...100شمارهٔ ۶۶۲: حسن، شیرین را ازان می پرورد دایم ...101شمارهٔ ۶۶۳: آمد بهار و باغ شکفت از سرور ابر 102شمارهٔ ۶۶۴: زاهد بنای سست ورع را خراب گیر 103شمارهٔ ۶۶۵: ای خطت سرمایه ی عنبرفروشان بهار 104شمارهٔ ۶۶۶: مست گر نیستی از شیوه ی مستان مگذر 105شمارهٔ ۶۶۷: ای دل ز آیینه تعلیم تن آسانی بگیر 106شمارهٔ ۶۶۸: صبا دعای مرا سوی می گساران بر 107شمارهٔ ۶۶۹: دارد از داغ دل من خاطر مرهم غبار 108شمارهٔ ۶۷۰: گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر 109شمارهٔ ۶۷۱: نیستی عیش و طرب، بیگانگی کم یاد گ ...110شمارهٔ ۶۷۲: ای که همچون آب خواهد خورد خاکت غم ...111شمارهٔ ۶۷۳: از دل برون نکرده خیال جفا هنوز 112شمارهٔ ۶۷۴: از فیض ابر شد به چمن هر نهال سبز 113شمارهٔ ۶۷۵: ز شوق وصل چو پروانه در سراغ مسوز 114شمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز 115شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...116شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 117شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 118شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...119شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 120شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...121شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...122شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 123شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 124شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 125شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 126شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...127شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...128شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...129شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 130شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...131شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...132شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 133شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...134شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 135شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 136شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 137شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...138شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 139شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 140شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 141شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 142شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...143شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...144شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 145شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 146شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 147شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 148شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...149شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 150شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...151شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 152شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 153شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...154شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...155شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 156شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 157شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 158شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 159شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...160شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 161شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...162شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 163شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...164شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 165شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...166شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 167شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...168شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 169شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 170شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...171شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...172شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...173شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 174شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 175شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟176شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...177شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 178شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 179شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...180شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...181شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 182شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 183شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...184شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...185شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 186شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 187شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...188شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 189شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 190شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...191شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 192شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...193شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 194شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...195شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 196شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 197شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...198شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...199شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 200شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 201شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 202شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 203شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...204شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...205شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 206شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 207شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 208شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 209شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 210شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 211شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 212شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 213شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 214شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...215شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...216شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...217شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...218شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 219شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 220شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 221شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 222شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...223شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 224شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...225شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...226شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...227شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 228شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 229شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...230شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...231شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 232شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...233شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 234شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...235شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 236شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...237شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 238شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 239شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...240شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...241شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 242شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...243شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...244شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 245شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...246شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...247شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 248شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 249شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...250شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...251شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...252شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 253شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 254شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...255شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...256شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...257شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 258شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...259شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...260شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...261شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...262شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 263شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 264شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 265شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...266شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...267شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...268شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...269شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...270شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 271شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 272شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 273شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 274شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...275شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 276شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...277شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 278شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 279شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 280شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 281شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 282شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 283شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 284شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...285شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...286شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...287شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...288شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 289شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 290شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...291شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...292شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 293شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...294شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 295شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...296شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 297شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...298شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...299شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 300شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 301شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 302شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 303شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 304شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 305شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 306شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 307شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟308شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 309شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 310شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 311شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 312شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...313شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 314شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 315شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...316شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 317شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 318شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 319شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...320شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 321شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 322شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 323شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...324شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...325شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 326شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...327شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 328شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 329شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...330شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 331شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...332شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 333شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 334شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 335شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 336شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...337شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...338شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...339شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...340شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...341شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...342شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...343شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 344شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟345شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 346شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 347شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 348شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 349شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...350شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...351شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 352شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 353شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 354شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...355شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 356شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 357شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 358شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...359شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 360شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 361شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 362شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 363شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 364شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 365شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 366شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 367شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 368شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 369شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 370شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...371شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 372شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 373شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 374شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 375شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 376شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 377شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 378شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...379شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...380شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...381شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...382شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ