سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۶۴: اسیر عشق از کف ساغر خوناب نگذارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اسیر عشق از کف ساغر خوناب نگذارد بمیرد تشنه و چون موج لب بر آب نگذارد بتی شد رهزن دینم که چون در ترکتاز آید به کعبه غارت ابروی او محراب نگذارد به تقریبی برآمد هرکه در هندوستان افتاد خدا کشتی ما را هم درین گرداب نگذارد درین گلشن ز بس خدمت زخدمتکار می خواهند بنفشه باغبان را چون مگس در خواب نگذارد سلیم از موج اشک خود خطر چون خاروخس دارم چه شد برقی که ما را در ره سیلاب نگذارد سلیم تهرانی
ظ„ط؛طھظ†ط§ظ…ظ‡
ط¬ط³طھط¬ظˆ
ظˆط²ظ†