کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به دل هر چیز بیند عشق آتشخو بسوزاند
    ز گرمی در تن بیمار این تب، مو بسوزاند
    به هندستان ز ما آیین دیگر در میان آمد
    شود عاشق چو خواهد خویش را هندو بسوزاند
    رود سوی چمن گر باد دامان نقاب او
    به ناف غنچه همچون نافه رنگ و بو بسوزاند
    چو لاله هر گل دیبای بستر را بود داغی
    ز بس سوزد دلم، هر جا نهم پهلو بسوزاند
    ترا خود حسرت چشم سیاهی نیست در خار
    پلنگ این داغ ها بگذار تا آهو بسوزاند
    سلیم امید دوزخ داردم خوشدل، مگر طالع
    پس از مرگم به کام خویش چون هندو بسوزاند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha