کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بس که بر من چشم او افسون سودا می دمد
    جای ناخن، حلقه ی زنجیرم از پا می دمد
    هرکه را داغی به دل دیدم، ز حسرت سوختم
    هوش از من می برد این گل ز هرجا می دمد
    هیچ کس از کار من در راه عشق آگاه نیست
    گل اگر بر دست گیرم، خارم از پا می دمد
    بس که خار حسرتم بی روی او در دل شکست
    همچو گلبن، جای مو، خارم ز اعضا می دمد
    جنس سودایی که ما داریم از معموره نیست
    این گل خودروی از دامان صحرا می دمد
    عشق نگذارد که تأثیری شود ظاهر سلیم
    این همه افسون که بر یوسف زلیخا می دمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha