به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۵۵۰: می کشان در انجمن چون حرف لعل او زنند

1480عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

می کشان در انجمن چون حرف لعل او زنند
شیشه و پیمانه از مستی به هم پهلو زنند!
پادشاه خوبرویان است، چندان دور نیست
سرو [و] شمشاد چمن گر پیش او زانو زنند
نوک مژگانی درون چشمشان نشکسته است
گلرخان از بی غمی زان تیر بر آهو زنند
جور خود را بر ضعیفان آزماید روزگار
تیغ را دایم برای امتحان بر مو زنند
چشم بر اصلاح غمخواران سلیم از ابلهی ست
زخم نتوان زد به خود، گر بخیه را نیکو زنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۴۹: قلم من که سخن با ورق دل دارد 2شمارهٔ ۵۵۰: می کشان در انجمن چون حرف لعل او ز ...3شمارهٔ ۵۵۱: به هر چمن که دلم با فغان درون آید 4شمارهٔ ۵۵۲: به بزم وصل، دل من ز جا نمی جنبد 5شمارهٔ ۵۵۳: من این دردی که دارم چاره اش آن سی ...6شمارهٔ ۵۵۴: به عمر خضر تغافل ز بی نیازی کرد 7شمارهٔ ۵۵۵: لبت چون غنچه دلتنگی ندارد 8شمارهٔ ۵۵۶: به دل هر چیز بیند عشق آتشخو بسوزا ...9شمارهٔ ۵۵۷: در عشق دلم را به جبین نقش وفا بود 10شمارهٔ ۵۵۸: چو آهم گرم گردد، دوست از دشمن نمی ...11شمارهٔ ۵۵۹: نماند باده و آن تندخو نمی آید 12شمارهٔ ۵۶۰: از خون خویش می به ایاغ تو می کنند 13شمارهٔ ۵۶۱: گل ز رخسار تو رنگ و بو به دامن می ...14شمارهٔ ۵۶۲: آنکه چون گل غیر جام لعل دورانش ند ...15شمارهٔ ۵۶۳: یاد روی او کتانم را لباس ماه کرد 16شمارهٔ ۵۶۴: اسیر عشق از کف ساغر خوناب نگذارد 17شمارهٔ ۵۶۵: اهل عالم که ز اقبال هما می گویند 18شمارهٔ ۵۶۶: نه جا در باغ و بستانی، نه ره در گ ...19شمارهٔ ۵۶۷: مطرب این مجلس امشب راه دل ها می ز ...20شمارهٔ ۵۶۸: عشق از سرم چو شور ز میخانه کم نشد 21شمارهٔ ۵۶۹: چون خم می امشب از مستی دلم در جوش ...22شمارهٔ ۵۷۰: خطش به تازه باعث ناز و نیاز شد 23شمارهٔ ۵۷۱: سرم چو گوی به میخانه بی درنگ دود 24شمارهٔ ۵۷۲: کسی کو تا ز کار اهل همت سر برون آ ...25شمارهٔ ۵۷۳: جز خم می کو کسی تا چاره ی پیری کن ...26شمارهٔ ۵۷۴: چه رنگ ها که ازین سیمتن شکسته شود 27شمارهٔ ۵۷۵: ننگ مستی تا به کی قدر کمالم بشکند 28شمارهٔ ۵۷۶: ای دریده ز تو گل پیرهن خون آلود 29شمارهٔ ۵۷۷: از قفای زلف مشکین تو عنبر می دود 30شمارهٔ ۵۷۸: اضطراب دلم از شوق تو دیدن دارد 31شمارهٔ ۵۷۹: گل پی نکهت او دست دعا کرد بلند 32شمارهٔ ۵۸۰: در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان بر ...33شمارهٔ ۵۸۱: ز بالین همنشینم هر نفس غمناک برخی ...34شمارهٔ ۵۸۲: چه عیش ها که اسیران به وصل ساز کن ...35شمارهٔ ۵۸۳: شکفته گل ز بر خار ما همیشه رود 36شمارهٔ ۵۸۴: اهل میخانه گلاب از گل صهبا گیرند 37شمارهٔ ۵۸۵: جان فراوان است اگر جانانه ای پیدا ...38شمارهٔ ۵۸۶: می تا به کی ز رنگم، در زیر ننگ با ...39شمارهٔ ۵۸۷: از جهان هرکه چو ما خرقه بدوشان گذ ...40شمارهٔ ۵۸۸: در گلستانی که هر زاغی خوش آوازی ک ...41شمارهٔ ۵۸۹: رهنمای مقصد هرکس توکل می شود 42شمارهٔ ۵۹۰: نگذرد فتنه ز راهی که پی او باشد 43شمارهٔ ۵۹۱: مرا معانی کوتاه، دلپسند نباشد 44شمارهٔ ۵۹۲: برای طعنه ی ما این همه چه در جوشن ...45شمارهٔ ۵۹۳: در سر کوی تو جمعند پریشانی چند 46شمارهٔ ۵۹۴: جرعه ای تا می خورد، خون در ایاغم ...47شمارهٔ ۵۹۵: زین گلستان تا قیامت، جوش بلبل کم ...48شمارهٔ ۵۹۶: بی تو معموره ی دل رو به خرابی دار ...49شمارهٔ ۵۹۷: خروش فتنه ای از روزگار می آید 50شمارهٔ ۵۹۸: پرتوی هردم به دل فیض الهی افکند 51شمارهٔ ۵۹۹: دلم امشب ز جنون چون خم می جوشان ب ...52شمارهٔ ۶۰۰: سری دارم چو مغزش در میان درد 53شمارهٔ ۶۰۱: می کشان روی تمنا کی به زمزم می نه ...54شمارهٔ ۶۰۲: از چشم من خیال تو بیرون نمی رود 55شمارهٔ ۶۰۳: می بده ساقی که حسن باغ و بستان می ...56شمارهٔ ۶۰۴: چو گل به آب روان شد، چو می به تاب ...57شمارهٔ ۶۰۵: آیینه را چو نوبت دیدار می رسد 58شمارهٔ ۶۰۶: ای خوش آن روز که آن سیب ذقن سبز ش ...59شمارهٔ ۶۰۷: آهم چو جوش زد، دل ناشاد بشکند 60شمارهٔ ۶۰۸: تیغ بردار که چون حوصله بی تاب شود 61شمارهٔ ۶۰۹: نه همین تنها مرا چون شمع، آتش قوت ...62شمارهٔ ۶۱۰: دل من ناله ز شوق تو پر آشوب کند 63شمارهٔ ۶۱۱: پیاله چون به من از دست او حواله ش ...64شمارهٔ ۶۱۲: ز فیض شمع رخت ذره آفتاب شود 65شمارهٔ ۶۱۳: دل در طلب چه گوش به صوت درا کند 66شمارهٔ ۶۱۴: هر طرف جلوه کند، روی به ما بنماید 67شمارهٔ ۶۱۵: همنشین از گریه ی من کاشکی دامان ک ...68شمارهٔ ۶۱۶: در عشق، دل چه ناله ی مستانه می کش ...69شمارهٔ ۶۱۷: از بس که مرا بخت زبون شور برآمد 70شمارهٔ ۶۱۸: هر سنگ ریزه، طور تجلی نمی شود 71شمارهٔ ۶۱۹: به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک می ...72شمارهٔ ۶۲۰: خوش آن نسیم کزان زلف مشکسود آید 73شمارهٔ ۶۲۱: قدم هر کس به راه او نهد منزل نمی ...74شمارهٔ ۶۲۲: سایه ی بخت، مرا افسر شاهی باشد 75شمارهٔ ۶۲۳: بی توام ذوق کی از بستر راحت باشد 76شمارهٔ ۶۲۴: غبار غم ز ابر نوبهاری در جهان گم ...77شمارهٔ ۶۲۵: سحر که ناله مرا گرم چون جرس گیرد 78شمارهٔ ۶۲۶: قلم دگر به زبان حرف آشنا دارد 79شمارهٔ ۶۲۷: دل پی لاله رخان همچو صبا می گردد 80شمارهٔ ۶۲۸: چند روزه زندگی بر ما گرانی می کند 81شمارهٔ ۶۲۹: دلم از رهگذر فقر، حکایت نکند 82شمارهٔ ۶۳۰: معشوق ما به جلوه چو آهنگ می کند 83شمارهٔ ۶۳۱: لطف ساقی، خار از پهلوی آتش می کشد 84شمارهٔ ۶۳۲: مستان تواند خسته ای چند 85شمارهٔ ۶۳۳: شراب صحبت اهل جهان صداع آرد 86شمارهٔ ۶۳۴: به بی پروایی ما غافلان، تقدیر می ...87شمارهٔ ۶۳۵: به عشق، کار جز از دست من نمی آید 88شمارهٔ ۶۳۶: چه شد نگاه تو گر شرم ما نگه دارد 89شمارهٔ ۶۳۷: از غم هرکسی این سوخته تن می لرزد 90شمارهٔ ۶۳۸: سوی وطن ز ناله ام آشوب می برد 91شمارهٔ ۶۳۹: چو در غمخانه ی ما آید آن دلبر نمی ...92شمارهٔ ۶۴۰: کینه ی ما را ازو صبر و تحمل می کش ...93شمارهٔ ۶۴۱: دو روز عمر که خواه و نخواه می گذر ...94شمارهٔ ۶۴۲: بهار رفت و دل از ابر کامیاب نشد 95شمارهٔ ۶۴۳: دل در سواد زلف تو بیهوش می شود 96شمارهٔ ۶۴۴: مشاطه را جمال تو دیوانه می کند 97شمارهٔ ۶۴۵: در قید محبت دل ناشاد نباشد 98شمارهٔ ۶۴۶: در بیابان هرکه یاد آن خم کاکل کند 99شمارهٔ ۶۴۷: بی سبب مردم به قید نام و ننگ افتا ...100شمارهٔ ۶۴۸: در آزار دلم طفلی که از گردون سبق ...101شمارهٔ ۶۴۹: سر کن سخنی تا دل بدحال گشاید 102شمارهٔ ۶۵۰: خرم آنان که به دل راه تمنا بستند 103شمارهٔ ۶۵۱: آنچه در پرده ی گل بود نهان، روی ت ...104شمارهٔ ۶۵۲: دلم آن پر عتاب می طلبد 105شمارهٔ ۶۵۳: ماند ای شیخ، که مانی به ابابیل سف ...106شمارهٔ ۶۵۴: شد موی خضر در طلبت جابه جا سفید 107شمارهٔ ۶۵۵: در کوی تو دیوانه مرا نام نهادند 108شمارهٔ ۶۵۶: ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ 109شمارهٔ ۶۵۷: به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ 110شمارهٔ ۶۵۸: آمد بهار و شد می چون ارغوان لذیذ 111شمارهٔ ۶۵۹: شد بهار و بوستان را داد آب و تاب ...112شمارهٔ ۶۶۰: پر شکوه مکن، خاطر آن ماه نگه دار 113شمارهٔ ۶۶۱: زخم ناسورم من و از لطف مرهم شرمسا ...114شمارهٔ ۶۶۲: حسن، شیرین را ازان می پرورد دایم ...115شمارهٔ ۶۶۳: آمد بهار و باغ شکفت از سرور ابر 116شمارهٔ ۶۶۴: زاهد بنای سست ورع را خراب گیر 117شمارهٔ ۶۶۵: ای خطت سرمایه ی عنبرفروشان بهار 118شمارهٔ ۶۶۶: مست گر نیستی از شیوه ی مستان مگذر 119شمارهٔ ۶۶۷: ای دل ز آیینه تعلیم تن آسانی بگیر 120شمارهٔ ۶۶۸: صبا دعای مرا سوی می گساران بر 121شمارهٔ ۶۶۹: دارد از داغ دل من خاطر مرهم غبار 122شمارهٔ ۶۷۰: گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر 123شمارهٔ ۶۷۱: نیستی عیش و طرب، بیگانگی کم یاد گ ...124شمارهٔ ۶۷۲: ای که همچون آب خواهد خورد خاکت غم ...125شمارهٔ ۶۷۳: از دل برون نکرده خیال جفا هنوز 126شمارهٔ ۶۷۴: از فیض ابر شد به چمن هر نهال سبز 127شمارهٔ ۶۷۵: ز شوق وصل چو پروانه در سراغ مسوز 128شمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز 129شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...130شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 131شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 132شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...133شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 134شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...135شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...136شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 137شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 138شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 139شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 140شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...141شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...142شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...143شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 144شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...145شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...146شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 147شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...148شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 149شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 150شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 151شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...152شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 153شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 154شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 155شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 156شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...157شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...158شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 159شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 160شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 161شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 162شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...163شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 164شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...165شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 166شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 167شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...168شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...169شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 170شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 171شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 172شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 173شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...174شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 175شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...176شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 177شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...178شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 179شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...180شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 181شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...182شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 183شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 184شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...185شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...186شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...187شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 188شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 189شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟190شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...191شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 192شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 193شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...194شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...195شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 196شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 197شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...198شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...199شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 200شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 201شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...202شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 203شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 204شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...205شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 206شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...207شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 208شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...209شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 210شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 211شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...212شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...213شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 214شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 215شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 216شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 217شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...218شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...219شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 220شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 221شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 222شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 223شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 224شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 225شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 226شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 227شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 228شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...229شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...230شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...231شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...232شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 233شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 234شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 235شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 236شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...237شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 238شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...239شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...240شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...241شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 242شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 243شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...244شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...245شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 246شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...247شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 248شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...249شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 250شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...251شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 252شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 253شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...254شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...255شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 256شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...257شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...258شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 259شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...260شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...261شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 262شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 263شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...264شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...265شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...266شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 267شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 268شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...269شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...270شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...271شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 272شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...273شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...274شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...275شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...276شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 277شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 278شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 279شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...280شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...281شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...282شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...283شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...284شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 285شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 286شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 287شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 288شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...289شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 290شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...291شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 292شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 293شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 294شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 295شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 296شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 297شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 298شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...299شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...300شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...301شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...302شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 303شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 304شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...305شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...306شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 307شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...308شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 309شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...310شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 311شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...312شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...313شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 314شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 315شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 316شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 317شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 318شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 319شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 320شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 321شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟322شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 323شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 324شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 325شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 326شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...327شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 328شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 329شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...330شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 331شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 332شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 333شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...334شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 335شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 336شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 337شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...338شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...339شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 340شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...341شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 342شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 343شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...344شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 345شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...346شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 347شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 348شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 349شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 350شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...351شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...352شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...353شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...354شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...355شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...356شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...357شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 358شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟359شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 360شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 361شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 362شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 363شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...364شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...365شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 366شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 367شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 368شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...369شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 370شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 371شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 372شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...373شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 374شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 375شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 376شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 377شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 378شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 379شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 380شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 381شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 382شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 383شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 384شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...385شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 386شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 387شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 388شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 389شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 390شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 391شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 392شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...393شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...394شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...395شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...396شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ