کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مقیم کوی عشق از قید هر تکلیف آزاد است
    به دست طفل، فرمان سلیمان کاغذ باد است
    به دولت چون غلامان اهل صورت این لقب دادند
    وگرنه نام او در عالم منی خداداد است
    برای دلخراشی در محبت ناخنی دارم
    ز اسباب دو عالم، تیشه ای در دست فرهاد است
    پس از مردن مگر بر خاک من افتد گذار او
    مرا صد مصلحت در مرگ همچون خواب صیاد است
    چنانم خاک این گلزار دامنگیر گردیده ست
    که موج سبزه بر پای دلم زنجیر فولاد است
    سلیم از دوری او آنچنان در باغ دلگیرم
    که برگ بید پنداری به فرقم تیغ جلاد است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha