کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می گریزد خوابم از جایی که مخمل می برند
    دردسر می گیردم تا نام صندل می برند
    از خراش ناخن غم سینه ام دارد صفا
    آینه چون زنگ می گیرد به صیقل می برند
    آتش سودا ز بس در مغز من جا کرده است
    از سرم در پیش پیش عقل، مشعل می برند
    هیچ لذت چون مکرر دیدن معشوق نیست
    رشک یک بینان او بر چشم احول می برند!
    عیب پوشی چشم نتوان داشت از اهل جهان
    بیشتر دستار اینجا از سر کل می برند
    طرفه صحرایی ست این کز حسن بی پروا سلیم
    ناخن شیر آهوانش بهر هیکل می برند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha