کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وقت آن شد که جنون رخت به صحرا ببرد
    دست خود سبزه سوی گردن مینا ببرد
    بلبلان جمله هم آواز شوند از مستی
    سرو دستی ز پی رقص به بالا ببرد
    باخبر باش روی چون به چمن ای زاهد
    گربه ی بید مبادا که دلت را ببرد!
    دل ما از غم ایام به تنگ است، مگر
    صندل سرخ می این دردسر ما ببرد
    عشقبازان همه ناموس کش یعقوبیم
    نگذاریم کزو صرفه زلیخا ببرد
    تا قیامت گل خورشید دمد از خاکش
    هرکه از راه تو خاری به کف پا ببرد
    دل ما نیست همین بی رخش آشفته سلیم
    این خزانی ست که رنگ از گل دیبا ببرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha