به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۵۱۲: بازم از ابر قدح برقی به خرمن ریختند

2010عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بازم از ابر قدح برقی به خرمن ریختند
آتش را از شراب نساب روغن ریختند
کی بود در سوختن سبقت به من خاشاک را؟
رنگ آتشخانه از خاکستر من ریختند
تا گذشتی از چمن دامن کشان چون آفتاب
لاله و گل، رنگ و بوی خود ز دامن ریختند
در بهشت آتش نباشد، بهر بزمش عاشقان
موم دل بگداختند و شمع روشن ریختند
از تماشای رخش برخاست دود از دل سلیم
آتشی در خانه ام از راه روزن ریختند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۱۱: باده در جام خمار من دلگیر کنید 2شمارهٔ ۵۱۲: بازم از ابر قدح برقی به خرمن ریخت ...3شمارهٔ ۵۱۳: خرم آن روزی که یاری جانب یاری رود 4شمارهٔ ۵۱۴: رشکم ز گفتگوی تو خاموش می کند 5شمارهٔ ۵۱۵: ساقی دلگشای ما آمد 6شمارهٔ ۵۱۶: از نکهت تو باده ره هوش می زند 7شمارهٔ ۵۱۷: دل به تدبیر رهایی چو به سویم بیند 8شمارهٔ ۵۱۸: نه همین نازش مرا منع از رخ او می ...9شمارهٔ ۵۱۹: مشاطه خم گیسوی جانانه نسازد 10شمارهٔ ۵۲۰: ز دست رفت دل و در پی شراب افتاد 11شمارهٔ ۵۲۱: غبار خط نوخیزت ز سوی مشک می آید 12شمارهٔ ۵۲۲: فغان کز دیر، زاهد سبحه را بگسسته ...13شمارهٔ ۵۲۳: هرکه شوق طایر وصل تو صیادش کند 14شمارهٔ ۵۲۴: لاله ای هرجا که بیند، داغ ما روشن ...15شمارهٔ ۵۲۵: بر رخت راه نگاه از گلستان بیرون ر ...16شمارهٔ ۵۲۶: کرده ام در گوشه ی ایران قناعت کار ...17شمارهٔ ۵۲۷: خنده ی شوخ تو فرصت به تغافل ندهد 18شمارهٔ ۵۲۸: صبرم از درد تو تکلیف مداوا می کند 19شمارهٔ ۵۲۹: دل بی لبت شکفته به ساغر نمی شود 20شمارهٔ ۵۳۰: نهال ما که چو نی پر ز بند می روید 21شمارهٔ ۵۳۱: دگر عشق بر جان غم پرورم زد 22شمارهٔ ۵۳۲: کرشمه ی تو اگر دست از شراب کشد 23شمارهٔ ۵۳۳: آیینه از خیال رخش آفتاب شد 24شمارهٔ ۵۳۴: بعد ازین از باغ در گلخن وطن خواهی ...25شمارهٔ ۵۳۵: بس که بر من چشم او افسون سودا می ...26شمارهٔ ۵۳۶: گل از هوای تو در رنگ و بو نمی گنج ...27شمارهٔ ۵۳۷: از بزم می چو آن قد رعنا بلند شد 28شمارهٔ ۵۳۸: چون گل ز پاره ی دلم اسباب داده ان ...29شمارهٔ ۵۳۹: گلستان را سرو نوخیز قدش آباد کرد 30شمارهٔ ۵۴۰: زلفت ز من حزین گریزد 31شمارهٔ ۵۴۱: ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، ب ...32شمارهٔ ۵۴۲: بی نیازی عارفان را کارسازی می کند 33شمارهٔ ۵۴۳: از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می ...34شمارهٔ ۵۴۴: سرشک شوق تو آبی به جوی ما آورد 35شمارهٔ ۵۴۵: با عشق، کی مراتب امید شد بلند؟36شمارهٔ ۵۴۶: دلم آن زلف سیه برد و تغافل دارد 37شمارهٔ ۵۴۷: دود از جگرم زمزمه ی چنگ برآورد 38شمارهٔ ۵۴۸: در چمنم شمشاد من گر شانه بر کاکل ...39شمارهٔ ۵۴۹: قلم من که سخن با ورق دل دارد 40شمارهٔ ۵۵۰: می کشان در انجمن چون حرف لعل او ز ...41شمارهٔ ۵۵۱: به هر چمن که دلم با فغان درون آید 42شمارهٔ ۵۵۲: به بزم وصل، دل من ز جا نمی جنبد 43شمارهٔ ۵۵۳: من این دردی که دارم چاره اش آن سی ...44شمارهٔ ۵۵۴: به عمر خضر تغافل ز بی نیازی کرد 45شمارهٔ ۵۵۵: لبت چون غنچه دلتنگی ندارد 46شمارهٔ ۵۵۶: به دل هر چیز بیند عشق آتشخو بسوزا ...47شمارهٔ ۵۵۷: در عشق دلم را به جبین نقش وفا بود 48شمارهٔ ۵۵۸: چو آهم گرم گردد، دوست از دشمن نمی ...49شمارهٔ ۵۵۹: نماند باده و آن تندخو نمی آید 50شمارهٔ ۵۶۰: از خون خویش می به ایاغ تو می کنند 51شمارهٔ ۵۶۱: گل ز رخسار تو رنگ و بو به دامن می ...52شمارهٔ ۵۶۲: آنکه چون گل غیر جام لعل دورانش ند ...53شمارهٔ ۵۶۳: یاد روی او کتانم را لباس ماه کرد 54شمارهٔ ۵۶۴: اسیر عشق از کف ساغر خوناب نگذارد 55شمارهٔ ۵۶۵: اهل عالم که ز اقبال هما می گویند 56شمارهٔ ۵۶۶: نه جا در باغ و بستانی، نه ره در گ ...57شمارهٔ ۵۶۷: مطرب این مجلس امشب راه دل ها می ز ...58شمارهٔ ۵۶۸: عشق از سرم چو شور ز میخانه کم نشد 59شمارهٔ ۵۶۹: چون خم می امشب از مستی دلم در جوش ...60شمارهٔ ۵۷۰: خطش به تازه باعث ناز و نیاز شد 61شمارهٔ ۵۷۱: سرم چو گوی به میخانه بی درنگ دود 62شمارهٔ ۵۷۲: کسی کو تا ز کار اهل همت سر برون آ ...63شمارهٔ ۵۷۳: جز خم می کو کسی تا چاره ی پیری کن ...64شمارهٔ ۵۷۴: چه رنگ ها که ازین سیمتن شکسته شود 65شمارهٔ ۵۷۵: ننگ مستی تا به کی قدر کمالم بشکند 66شمارهٔ ۵۷۶: ای دریده ز تو گل پیرهن خون آلود 67شمارهٔ ۵۷۷: از قفای زلف مشکین تو عنبر می دود 68شمارهٔ ۵۷۸: اضطراب دلم از شوق تو دیدن دارد 69شمارهٔ ۵۷۹: گل پی نکهت او دست دعا کرد بلند 70شمارهٔ ۵۸۰: در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان بر ...71شمارهٔ ۵۸۱: ز بالین همنشینم هر نفس غمناک برخی ...72شمارهٔ ۵۸۲: چه عیش ها که اسیران به وصل ساز کن ...73شمارهٔ ۵۸۳: شکفته گل ز بر خار ما همیشه رود 74شمارهٔ ۵۸۴: اهل میخانه گلاب از گل صهبا گیرند 75شمارهٔ ۵۸۵: جان فراوان است اگر جانانه ای پیدا ...76شمارهٔ ۵۸۶: می تا به کی ز رنگم، در زیر ننگ با ...77شمارهٔ ۵۸۷: از جهان هرکه چو ما خرقه بدوشان گذ ...78شمارهٔ ۵۸۸: در گلستانی که هر زاغی خوش آوازی ک ...79شمارهٔ ۵۸۹: رهنمای مقصد هرکس توکل می شود 80شمارهٔ ۵۹۰: نگذرد فتنه ز راهی که پی او باشد 81شمارهٔ ۵۹۱: مرا معانی کوتاه، دلپسند نباشد 82شمارهٔ ۵۹۲: برای طعنه ی ما این همه چه در جوشن ...83شمارهٔ ۵۹۳: در سر کوی تو جمعند پریشانی چند 84شمارهٔ ۵۹۴: جرعه ای تا می خورد، خون در ایاغم ...85شمارهٔ ۵۹۵: زین گلستان تا قیامت، جوش بلبل کم ...86شمارهٔ ۵۹۶: بی تو معموره ی دل رو به خرابی دار ...87شمارهٔ ۵۹۷: خروش فتنه ای از روزگار می آید 88شمارهٔ ۵۹۸: پرتوی هردم به دل فیض الهی افکند 89شمارهٔ ۵۹۹: دلم امشب ز جنون چون خم می جوشان ب ...90شمارهٔ ۶۰۰: سری دارم چو مغزش در میان درد 91شمارهٔ ۶۰۱: می کشان روی تمنا کی به زمزم می نه ...92شمارهٔ ۶۰۲: از چشم من خیال تو بیرون نمی رود 93شمارهٔ ۶۰۳: می بده ساقی که حسن باغ و بستان می ...94شمارهٔ ۶۰۴: چو گل به آب روان شد، چو می به تاب ...95شمارهٔ ۶۰۵: آیینه را چو نوبت دیدار می رسد 96شمارهٔ ۶۰۶: ای خوش آن روز که آن سیب ذقن سبز ش ...97شمارهٔ ۶۰۷: آهم چو جوش زد، دل ناشاد بشکند 98شمارهٔ ۶۰۸: تیغ بردار که چون حوصله بی تاب شود 99شمارهٔ ۶۰۹: نه همین تنها مرا چون شمع، آتش قوت ...100شمارهٔ ۶۱۰: دل من ناله ز شوق تو پر آشوب کند 101شمارهٔ ۶۱۱: پیاله چون به من از دست او حواله ش ...102شمارهٔ ۶۱۲: ز فیض شمع رخت ذره آفتاب شود 103شمارهٔ ۶۱۳: دل در طلب چه گوش به صوت درا کند 104شمارهٔ ۶۱۴: هر طرف جلوه کند، روی به ما بنماید 105شمارهٔ ۶۱۵: همنشین از گریه ی من کاشکی دامان ک ...106شمارهٔ ۶۱۶: در عشق، دل چه ناله ی مستانه می کش ...107شمارهٔ ۶۱۷: از بس که مرا بخت زبون شور برآمد 108شمارهٔ ۶۱۸: هر سنگ ریزه، طور تجلی نمی شود 109شمارهٔ ۶۱۹: به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک می ...110شمارهٔ ۶۲۰: خوش آن نسیم کزان زلف مشکسود آید 111شمارهٔ ۶۲۱: قدم هر کس به راه او نهد منزل نمی ...112شمارهٔ ۶۲۲: سایه ی بخت، مرا افسر شاهی باشد 113شمارهٔ ۶۲۳: بی توام ذوق کی از بستر راحت باشد 114شمارهٔ ۶۲۴: غبار غم ز ابر نوبهاری در جهان گم ...115شمارهٔ ۶۲۵: سحر که ناله مرا گرم چون جرس گیرد 116شمارهٔ ۶۲۶: قلم دگر به زبان حرف آشنا دارد 117شمارهٔ ۶۲۷: دل پی لاله رخان همچو صبا می گردد 118شمارهٔ ۶۲۸: چند روزه زندگی بر ما گرانی می کند 119شمارهٔ ۶۲۹: دلم از رهگذر فقر، حکایت نکند 120شمارهٔ ۶۳۰: معشوق ما به جلوه چو آهنگ می کند 121شمارهٔ ۶۳۱: لطف ساقی، خار از پهلوی آتش می کشد 122شمارهٔ ۶۳۲: مستان تواند خسته ای چند 123شمارهٔ ۶۳۳: شراب صحبت اهل جهان صداع آرد 124شمارهٔ ۶۳۴: به بی پروایی ما غافلان، تقدیر می ...125شمارهٔ ۶۳۵: به عشق، کار جز از دست من نمی آید 126شمارهٔ ۶۳۶: چه شد نگاه تو گر شرم ما نگه دارد 127شمارهٔ ۶۳۷: از غم هرکسی این سوخته تن می لرزد 128شمارهٔ ۶۳۸: سوی وطن ز ناله ام آشوب می برد 129شمارهٔ ۶۳۹: چو در غمخانه ی ما آید آن دلبر نمی ...130شمارهٔ ۶۴۰: کینه ی ما را ازو صبر و تحمل می کش ...131شمارهٔ ۶۴۱: دو روز عمر که خواه و نخواه می گذر ...132شمارهٔ ۶۴۲: بهار رفت و دل از ابر کامیاب نشد 133شمارهٔ ۶۴۳: دل در سواد زلف تو بیهوش می شود 134شمارهٔ ۶۴۴: مشاطه را جمال تو دیوانه می کند 135شمارهٔ ۶۴۵: در قید محبت دل ناشاد نباشد 136شمارهٔ ۶۴۶: در بیابان هرکه یاد آن خم کاکل کند 137شمارهٔ ۶۴۷: بی سبب مردم به قید نام و ننگ افتا ...138شمارهٔ ۶۴۸: در آزار دلم طفلی که از گردون سبق ...139شمارهٔ ۶۴۹: سر کن سخنی تا دل بدحال گشاید 140شمارهٔ ۶۵۰: خرم آنان که به دل راه تمنا بستند 141شمارهٔ ۶۵۱: آنچه در پرده ی گل بود نهان، روی ت ...142شمارهٔ ۶۵۲: دلم آن پر عتاب می طلبد 143شمارهٔ ۶۵۳: ماند ای شیخ، که مانی به ابابیل سف ...144شمارهٔ ۶۵۴: شد موی خضر در طلبت جابه جا سفید 145شمارهٔ ۶۵۵: در کوی تو دیوانه مرا نام نهادند 146شمارهٔ ۶۵۶: ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ 147شمارهٔ ۶۵۷: به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ 148شمارهٔ ۶۵۸: آمد بهار و شد می چون ارغوان لذیذ 149شمارهٔ ۶۵۹: شد بهار و بوستان را داد آب و تاب ...150شمارهٔ ۶۶۰: پر شکوه مکن، خاطر آن ماه نگه دار 151شمارهٔ ۶۶۱: زخم ناسورم من و از لطف مرهم شرمسا ...152شمارهٔ ۶۶۲: حسن، شیرین را ازان می پرورد دایم ...153شمارهٔ ۶۶۳: آمد بهار و باغ شکفت از سرور ابر 154شمارهٔ ۶۶۴: زاهد بنای سست ورع را خراب گیر 155شمارهٔ ۶۶۵: ای خطت سرمایه ی عنبرفروشان بهار 156شمارهٔ ۶۶۶: مست گر نیستی از شیوه ی مستان مگذر 157شمارهٔ ۶۶۷: ای دل ز آیینه تعلیم تن آسانی بگیر 158شمارهٔ ۶۶۸: صبا دعای مرا سوی می گساران بر 159شمارهٔ ۶۶۹: دارد از داغ دل من خاطر مرهم غبار 160شمارهٔ ۶۷۰: گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر 161شمارهٔ ۶۷۱: نیستی عیش و طرب، بیگانگی کم یاد گ ...162شمارهٔ ۶۷۲: ای که همچون آب خواهد خورد خاکت غم ...163شمارهٔ ۶۷۳: از دل برون نکرده خیال جفا هنوز 164شمارهٔ ۶۷۴: از فیض ابر شد به چمن هر نهال سبز 165شمارهٔ ۶۷۵: ز شوق وصل چو پروانه در سراغ مسوز 166شمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز 167شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...168شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 169شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 170شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...171شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 172شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...173شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...174شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 175شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 176شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 177شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 178شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...179شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...180شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...181شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 182شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...183شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...184شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 185شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...186شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 187شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 188شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 189شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...190شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 191شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 192شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 193شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 194شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...195شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...196شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 197شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 198شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 199شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 200شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...201شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 202شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...203شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 204شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 205شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...206شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...207شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 208شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 209شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 210شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 211شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...212شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 213شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...214شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 215شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...216شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 217شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...218شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 219شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...220شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 221شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 222شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...223شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...224شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...225شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 226شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 227شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟228شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...229شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 230شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 231شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...232شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...233شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 234شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 235شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...236شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...237شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 238شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 239شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...240شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 241شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 242شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...243شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 244شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...245شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 246شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...247شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 248شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 249شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...250شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...251شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 252شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 253شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 254شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 255شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...256شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...257شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 258شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 259شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 260شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 261شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 262شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 263شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 264شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 265شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 266شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...267شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...268شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...269شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...270شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 271شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 272شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 273شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 274شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...275شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 276شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...277شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...278شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...279شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 280شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 281شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...282شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...283شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 284شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...285شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 286شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...287شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 288شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...289شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 290شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 291شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...292شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...293شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 294شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...295شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...296شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 297شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...298شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...299شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 300شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 301شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...302شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...303شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...304شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 305شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 306شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...307شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...308شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...309شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 310شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...311شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...312شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...313شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...314شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 315شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 316شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 317شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...318شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...319شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...320شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...321شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...322شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 323شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 324شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 325شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 326شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...327شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 328شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...329شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 330شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 331شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 332شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 333شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 334شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 335شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 336شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...337شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...338شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...339شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...340شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 341شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 342شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...343شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...344شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 345شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...346شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 347شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...348شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 349شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...350شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...351شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 352شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 353شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 354شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 355شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 356شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 357شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 358شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 359شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟360شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 361شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 362شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 363شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 364شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...365شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 366شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 367شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...368شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 369شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 370شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 371شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...372شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 373شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 374شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 375شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...376شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...377شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 378شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...379شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 380شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 381شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...382شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 383شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...384شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 385شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 386شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 387شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 388شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...389شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...390شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...391شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...392شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...393شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...394شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...395شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 396شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟397شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 398شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 399شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 400شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 401شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...402شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...403شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 404شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 405شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 406شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...407شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 408شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 409شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 410شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...411شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 412شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 413شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 414شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 415شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 416شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 417شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 418شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 419شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 420شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 421شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 422شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...423شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 424شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 425شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 426شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 427شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 428شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 429شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 430شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...431شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...432شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...433شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...434شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ