به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۴۹۷: فلک انجام کاروبار ما داند چه خواهد شد

1470عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

فلک انجام کاروبار ما داند چه خواهد شد
اگر دانه نداند، آسیا داند چه خواهد شد
خزانی هست در دنبال هر فصل بهاری را
درین گلشن همین برگ حنا داند چه خواهد شد
دلم را جز پریشانی نصیبی نیست در عالم
به این طالع، گرفتم کیمیا داند، چه خواهد شد
چنین کز روی بی مهری و بی پروایی ای بدخو
تو حالم را نمی دانی، خدا داند چه خواهد شد
تغافل می کند بر من سلیم از ذوق می میرم
اگر چشمش نگاه آشنا داند چه خواهد شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۹۶: لاله و گل چهره از شرم تو رنگین کر ...2شمارهٔ ۴۹۷: فلک انجام کاروبار ما داند چه خواه ...3شمارهٔ ۴۹۸: روز بی معشوق و شب بی جام گلگون می ...4شمارهٔ ۴۹۹: یک تن به جهان خاطر وارسته ندارد 5شمارهٔ ۵۰۰: یاد ایامی که بلبل چون من محزون نب ...6شمارهٔ ۵۰۱: لب تو ساغر می را نمک به کار کند 7شمارهٔ ۵۰۲: چو می فروش به مینا شراب ناب کند 8شمارهٔ ۵۰۳: هر که دلتنگ است کی در عشق چون من ...9شمارهٔ ۵۰۴: چو حسن پرده گشا از پی نظاره شود 10شمارهٔ ۵۰۵: کار من خراب ندانم کجا رسد 11شمارهٔ ۵۰۶: فلک دایم به قصد مردم وارسته می گر ...12شمارهٔ ۵۰۷: مشکل که یاد ما به قدح نوشی آورد 13شمارهٔ ۵۰۸: بهار رفته ز بس دلپذیر می آید 14شمارهٔ ۵۰۹: کجاست عشق که آتش فروز آه شود 15شمارهٔ ۵۱۰: خودپرستند بتان، خیل خدا نشناسند 16شمارهٔ ۵۱۱: باده در جام خمار من دلگیر کنید 17شمارهٔ ۵۱۲: بازم از ابر قدح برقی به خرمن ریخت ...18شمارهٔ ۵۱۳: خرم آن روزی که یاری جانب یاری رود 19شمارهٔ ۵۱۴: رشکم ز گفتگوی تو خاموش می کند 20شمارهٔ ۵۱۵: ساقی دلگشای ما آمد 21شمارهٔ ۵۱۶: از نکهت تو باده ره هوش می زند 22شمارهٔ ۵۱۷: دل به تدبیر رهایی چو به سویم بیند 23شمارهٔ ۵۱۸: نه همین نازش مرا منع از رخ او می ...24شمارهٔ ۵۱۹: مشاطه خم گیسوی جانانه نسازد 25شمارهٔ ۵۲۰: ز دست رفت دل و در پی شراب افتاد 26شمارهٔ ۵۲۱: غبار خط نوخیزت ز سوی مشک می آید 27شمارهٔ ۵۲۲: فغان کز دیر، زاهد سبحه را بگسسته ...28شمارهٔ ۵۲۳: هرکه شوق طایر وصل تو صیادش کند 29شمارهٔ ۵۲۴: لاله ای هرجا که بیند، داغ ما روشن ...30شمارهٔ ۵۲۵: بر رخت راه نگاه از گلستان بیرون ر ...31شمارهٔ ۵۲۶: کرده ام در گوشه ی ایران قناعت کار ...32شمارهٔ ۵۲۷: خنده ی شوخ تو فرصت به تغافل ندهد 33شمارهٔ ۵۲۸: صبرم از درد تو تکلیف مداوا می کند 34شمارهٔ ۵۲۹: دل بی لبت شکفته به ساغر نمی شود 35شمارهٔ ۵۳۰: نهال ما که چو نی پر ز بند می روید 36شمارهٔ ۵۳۱: دگر عشق بر جان غم پرورم زد 37شمارهٔ ۵۳۲: کرشمه ی تو اگر دست از شراب کشد 38شمارهٔ ۵۳۳: آیینه از خیال رخش آفتاب شد 39شمارهٔ ۵۳۴: بعد ازین از باغ در گلخن وطن خواهی ...40شمارهٔ ۵۳۵: بس که بر من چشم او افسون سودا می ...41شمارهٔ ۵۳۶: گل از هوای تو در رنگ و بو نمی گنج ...42شمارهٔ ۵۳۷: از بزم می چو آن قد رعنا بلند شد 43شمارهٔ ۵۳۸: چون گل ز پاره ی دلم اسباب داده ان ...44شمارهٔ ۵۳۹: گلستان را سرو نوخیز قدش آباد کرد 45شمارهٔ ۵۴۰: زلفت ز من حزین گریزد 46شمارهٔ ۵۴۱: ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، ب ...47شمارهٔ ۵۴۲: بی نیازی عارفان را کارسازی می کند 48شمارهٔ ۵۴۳: از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می ...49شمارهٔ ۵۴۴: سرشک شوق تو آبی به جوی ما آورد 50شمارهٔ ۵۴۵: با عشق، کی مراتب امید شد بلند؟51شمارهٔ ۵۴۶: دلم آن زلف سیه برد و تغافل دارد 52شمارهٔ ۵۴۷: دود از جگرم زمزمه ی چنگ برآورد 53شمارهٔ ۵۴۸: در چمنم شمشاد من گر شانه بر کاکل ...54شمارهٔ ۵۴۹: قلم من که سخن با ورق دل دارد 55شمارهٔ ۵۵۰: می کشان در انجمن چون حرف لعل او ز ...56شمارهٔ ۵۵۱: به هر چمن که دلم با فغان درون آید 57شمارهٔ ۵۵۲: به بزم وصل، دل من ز جا نمی جنبد 58شمارهٔ ۵۵۳: من این دردی که دارم چاره اش آن سی ...59شمارهٔ ۵۵۴: به عمر خضر تغافل ز بی نیازی کرد 60شمارهٔ ۵۵۵: لبت چون غنچه دلتنگی ندارد 61شمارهٔ ۵۵۶: به دل هر چیز بیند عشق آتشخو بسوزا ...62شمارهٔ ۵۵۷: در عشق دلم را به جبین نقش وفا بود 63شمارهٔ ۵۵۸: چو آهم گرم گردد، دوست از دشمن نمی ...64شمارهٔ ۵۵۹: نماند باده و آن تندخو نمی آید 65شمارهٔ ۵۶۰: از خون خویش می به ایاغ تو می کنند 66شمارهٔ ۵۶۱: گل ز رخسار تو رنگ و بو به دامن می ...67شمارهٔ ۵۶۲: آنکه چون گل غیر جام لعل دورانش ند ...68شمارهٔ ۵۶۳: یاد روی او کتانم را لباس ماه کرد 69شمارهٔ ۵۶۴: اسیر عشق از کف ساغر خوناب نگذارد 70شمارهٔ ۵۶۵: اهل عالم که ز اقبال هما می گویند 71شمارهٔ ۵۶۶: نه جا در باغ و بستانی، نه ره در گ ...72شمارهٔ ۵۶۷: مطرب این مجلس امشب راه دل ها می ز ...73شمارهٔ ۵۶۸: عشق از سرم چو شور ز میخانه کم نشد 74شمارهٔ ۵۶۹: چون خم می امشب از مستی دلم در جوش ...75شمارهٔ ۵۷۰: خطش به تازه باعث ناز و نیاز شد 76شمارهٔ ۵۷۱: سرم چو گوی به میخانه بی درنگ دود 77شمارهٔ ۵۷۲: کسی کو تا ز کار اهل همت سر برون آ ...78شمارهٔ ۵۷۳: جز خم می کو کسی تا چاره ی پیری کن ...79شمارهٔ ۵۷۴: چه رنگ ها که ازین سیمتن شکسته شود 80شمارهٔ ۵۷۵: ننگ مستی تا به کی قدر کمالم بشکند 81شمارهٔ ۵۷۶: ای دریده ز تو گل پیرهن خون آلود 82شمارهٔ ۵۷۷: از قفای زلف مشکین تو عنبر می دود 83شمارهٔ ۵۷۸: اضطراب دلم از شوق تو دیدن دارد 84شمارهٔ ۵۷۹: گل پی نکهت او دست دعا کرد بلند 85شمارهٔ ۵۸۰: در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان بر ...86شمارهٔ ۵۸۱: ز بالین همنشینم هر نفس غمناک برخی ...87شمارهٔ ۵۸۲: چه عیش ها که اسیران به وصل ساز کن ...88شمارهٔ ۵۸۳: شکفته گل ز بر خار ما همیشه رود 89شمارهٔ ۵۸۴: اهل میخانه گلاب از گل صهبا گیرند 90شمارهٔ ۵۸۵: جان فراوان است اگر جانانه ای پیدا ...91شمارهٔ ۵۸۶: می تا به کی ز رنگم، در زیر ننگ با ...92شمارهٔ ۵۸۷: از جهان هرکه چو ما خرقه بدوشان گذ ...93شمارهٔ ۵۸۸: در گلستانی که هر زاغی خوش آوازی ک ...94شمارهٔ ۵۸۹: رهنمای مقصد هرکس توکل می شود 95شمارهٔ ۵۹۰: نگذرد فتنه ز راهی که پی او باشد 96شمارهٔ ۵۹۱: مرا معانی کوتاه، دلپسند نباشد 97شمارهٔ ۵۹۲: برای طعنه ی ما این همه چه در جوشن ...98شمارهٔ ۵۹۳: در سر کوی تو جمعند پریشانی چند 99شمارهٔ ۵۹۴: جرعه ای تا می خورد، خون در ایاغم ...100شمارهٔ ۵۹۵: زین گلستان تا قیامت، جوش بلبل کم ...101شمارهٔ ۵۹۶: بی تو معموره ی دل رو به خرابی دار ...102شمارهٔ ۵۹۷: خروش فتنه ای از روزگار می آید 103شمارهٔ ۵۹۸: پرتوی هردم به دل فیض الهی افکند 104شمارهٔ ۵۹۹: دلم امشب ز جنون چون خم می جوشان ب ...105شمارهٔ ۶۰۰: سری دارم چو مغزش در میان درد 106شمارهٔ ۶۰۱: می کشان روی تمنا کی به زمزم می نه ...107شمارهٔ ۶۰۲: از چشم من خیال تو بیرون نمی رود 108شمارهٔ ۶۰۳: می بده ساقی که حسن باغ و بستان می ...109شمارهٔ ۶۰۴: چو گل به آب روان شد، چو می به تاب ...110شمارهٔ ۶۰۵: آیینه را چو نوبت دیدار می رسد 111شمارهٔ ۶۰۶: ای خوش آن روز که آن سیب ذقن سبز ش ...112شمارهٔ ۶۰۷: آهم چو جوش زد، دل ناشاد بشکند 113شمارهٔ ۶۰۸: تیغ بردار که چون حوصله بی تاب شود 114شمارهٔ ۶۰۹: نه همین تنها مرا چون شمع، آتش قوت ...115شمارهٔ ۶۱۰: دل من ناله ز شوق تو پر آشوب کند 116شمارهٔ ۶۱۱: پیاله چون به من از دست او حواله ش ...117شمارهٔ ۶۱۲: ز فیض شمع رخت ذره آفتاب شود 118شمارهٔ ۶۱۳: دل در طلب چه گوش به صوت درا کند 119شمارهٔ ۶۱۴: هر طرف جلوه کند، روی به ما بنماید 120شمارهٔ ۶۱۵: همنشین از گریه ی من کاشکی دامان ک ...121شمارهٔ ۶۱۶: در عشق، دل چه ناله ی مستانه می کش ...122شمارهٔ ۶۱۷: از بس که مرا بخت زبون شور برآمد 123شمارهٔ ۶۱۸: هر سنگ ریزه، طور تجلی نمی شود 124شمارهٔ ۶۱۹: به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک می ...125شمارهٔ ۶۲۰: خوش آن نسیم کزان زلف مشکسود آید 126شمارهٔ ۶۲۱: قدم هر کس به راه او نهد منزل نمی ...127شمارهٔ ۶۲۲: سایه ی بخت، مرا افسر شاهی باشد 128شمارهٔ ۶۲۳: بی توام ذوق کی از بستر راحت باشد 129شمارهٔ ۶۲۴: غبار غم ز ابر نوبهاری در جهان گم ...130شمارهٔ ۶۲۵: سحر که ناله مرا گرم چون جرس گیرد 131شمارهٔ ۶۲۶: قلم دگر به زبان حرف آشنا دارد 132شمارهٔ ۶۲۷: دل پی لاله رخان همچو صبا می گردد 133شمارهٔ ۶۲۸: چند روزه زندگی بر ما گرانی می کند 134شمارهٔ ۶۲۹: دلم از رهگذر فقر، حکایت نکند 135شمارهٔ ۶۳۰: معشوق ما به جلوه چو آهنگ می کند 136شمارهٔ ۶۳۱: لطف ساقی، خار از پهلوی آتش می کشد 137شمارهٔ ۶۳۲: مستان تواند خسته ای چند 138شمارهٔ ۶۳۳: شراب صحبت اهل جهان صداع آرد 139شمارهٔ ۶۳۴: به بی پروایی ما غافلان، تقدیر می ...140شمارهٔ ۶۳۵: به عشق، کار جز از دست من نمی آید 141شمارهٔ ۶۳۶: چه شد نگاه تو گر شرم ما نگه دارد 142شمارهٔ ۶۳۷: از غم هرکسی این سوخته تن می لرزد 143شمارهٔ ۶۳۸: سوی وطن ز ناله ام آشوب می برد 144شمارهٔ ۶۳۹: چو در غمخانه ی ما آید آن دلبر نمی ...145شمارهٔ ۶۴۰: کینه ی ما را ازو صبر و تحمل می کش ...146شمارهٔ ۶۴۱: دو روز عمر که خواه و نخواه می گذر ...147شمارهٔ ۶۴۲: بهار رفت و دل از ابر کامیاب نشد 148شمارهٔ ۶۴۳: دل در سواد زلف تو بیهوش می شود 149شمارهٔ ۶۴۴: مشاطه را جمال تو دیوانه می کند 150شمارهٔ ۶۴۵: در قید محبت دل ناشاد نباشد 151شمارهٔ ۶۴۶: در بیابان هرکه یاد آن خم کاکل کند 152شمارهٔ ۶۴۷: بی سبب مردم به قید نام و ننگ افتا ...153شمارهٔ ۶۴۸: در آزار دلم طفلی که از گردون سبق ...154شمارهٔ ۶۴۹: سر کن سخنی تا دل بدحال گشاید 155شمارهٔ ۶۵۰: خرم آنان که به دل راه تمنا بستند 156شمارهٔ ۶۵۱: آنچه در پرده ی گل بود نهان، روی ت ...157شمارهٔ ۶۵۲: دلم آن پر عتاب می طلبد 158شمارهٔ ۶۵۳: ماند ای شیخ، که مانی به ابابیل سف ...159شمارهٔ ۶۵۴: شد موی خضر در طلبت جابه جا سفید 160شمارهٔ ۶۵۵: در کوی تو دیوانه مرا نام نهادند 161شمارهٔ ۶۵۶: ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ 162شمارهٔ ۶۵۷: به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ 163شمارهٔ ۶۵۸: آمد بهار و شد می چون ارغوان لذیذ 164شمارهٔ ۶۵۹: شد بهار و بوستان را داد آب و تاب ...165شمارهٔ ۶۶۰: پر شکوه مکن، خاطر آن ماه نگه دار 166شمارهٔ ۶۶۱: زخم ناسورم من و از لطف مرهم شرمسا ...167شمارهٔ ۶۶۲: حسن، شیرین را ازان می پرورد دایم ...168شمارهٔ ۶۶۳: آمد بهار و باغ شکفت از سرور ابر 169شمارهٔ ۶۶۴: زاهد بنای سست ورع را خراب گیر 170شمارهٔ ۶۶۵: ای خطت سرمایه ی عنبرفروشان بهار 171شمارهٔ ۶۶۶: مست گر نیستی از شیوه ی مستان مگذر 172شمارهٔ ۶۶۷: ای دل ز آیینه تعلیم تن آسانی بگیر 173شمارهٔ ۶۶۸: صبا دعای مرا سوی می گساران بر 174شمارهٔ ۶۶۹: دارد از داغ دل من خاطر مرهم غبار 175شمارهٔ ۶۷۰: گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر 176شمارهٔ ۶۷۱: نیستی عیش و طرب، بیگانگی کم یاد گ ...177شمارهٔ ۶۷۲: ای که همچون آب خواهد خورد خاکت غم ...178شمارهٔ ۶۷۳: از دل برون نکرده خیال جفا هنوز 179شمارهٔ ۶۷۴: از فیض ابر شد به چمن هر نهال سبز 180شمارهٔ ۶۷۵: ز شوق وصل چو پروانه در سراغ مسوز 181شمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز 182شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...183شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 184شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 185شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...186شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 187شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...188شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...189شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 190شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 191شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 192شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 193شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...194شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...195شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...196شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 197شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...198شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...199شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 200شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...201شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 202شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 203شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 204شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...205شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 206شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 207شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 208شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 209شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...210شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...211شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 212شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 213شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 214شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 215شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...216شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 217شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...218شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 219شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 220شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...221شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...222شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 223شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 224شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 225شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 226شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...227شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 228شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...229شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 230شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...231شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 232شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...233شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 234شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...235شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 236شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 237شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...238شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...239شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...240شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 241شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 242شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟243شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...244شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 245شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 246شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...247شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...248شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 249شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 250شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...251شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...252شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 253شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 254شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...255شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 256شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 257شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...258شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 259شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...260شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 261شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...262شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 263شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 264شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...265شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...266شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 267شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 268شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 269شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 270شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...271شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...272شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 273شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 274شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 275شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 276شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 277شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 278شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 279شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 280شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 281شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...282شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...283شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...284شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...285شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 286شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 287شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 288شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 289شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...290شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 291شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...292شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...293شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...294شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 295شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 296شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...297شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...298شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 299شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...300شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 301شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...302شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 303شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...304شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 305شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 306شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...307شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...308شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 309شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...310شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...311شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 312شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...313شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...314شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 315شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 316شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...317شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...318شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...319شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 320شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 321شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...322شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...323شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...324شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 325شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...326شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...327شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...328شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...329شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 330شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 331شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 332شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...333شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...334شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...335شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...336شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...337شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 338شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 339شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 340شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 341شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...342شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 343شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...344شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 345شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 346شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 347شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 348شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 349شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 350شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 351شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...352شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...353شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...354شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...355شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 356شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 357شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...358شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...359شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 360شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...361شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 362شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...363شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 364شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...365شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...366شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 367شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 368شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 369شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 370شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 371شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 372شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 373شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 374شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟375شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 376شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 377شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 378شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 379شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...380شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 381شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 382شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...383شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 384شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 385شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 386شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...387شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 388شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 389شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 390شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...391شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...392شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 393شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...394شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 395شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 396شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...397شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 398شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...399شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 400شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 401شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 402شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 403شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...404شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...405شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...406شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...407شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...408شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...409شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...410شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 411شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟412شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 413شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 414شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 415شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 416شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...417شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...418شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 419شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 420شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 421شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...422شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 423شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 424شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 425شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...426شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 427شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 428شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 429شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 430شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 431شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 432شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 433شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 434شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 435شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 436شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 437شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...438شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 439شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 440شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 441شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 442شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 443شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 444شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 445شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...446شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...447شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...448شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...449شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ