کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جلوه را زیور نباید چون به آیین می رود
    عار داد از حنا، پایی که رنگین می رود
    بیستون از درد تنهایی اگر نالد رواست
    کوهکن خود رفت و اکنون نقش شیرین می رود
    گر طبیب از جوش اشکم رفت از سر، دور نیست
    گریه ام هرگاه آید، نقش بالین می رود
    کوچه های تنگ دارد حسن او با این شکوه
    حیرتی دارم که چون در خانه ی زین می رود
    پا سبک نه در بیابان طلب همچون نسیم
    سنگ راهش همره است آن را که سنگین می رود
    بلبلی دارم که از گلشن به بوی گل سلیم
    تا سر بازار از دنبال گلچین می رود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha