کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم خود بگشا حدیث خوش نگاهی می رود
    گردنی برکش که حرف کج کلاهی می رود
    در دلش از من غباری هست، پنداری که باز
    آب چشمم از برای عذرخواهی می رود
    رهروان رفتند و چون از کاروان واماندگان
    برق ایشان را ز دنبال سیاهی می رود
    آنچه در راه کسی باشد، ازان نتوان گریخت
    گر روم بر آب، در پا خار ماهی می رود
    وادی عشق است اینجا، نیست نومیدی سلیم
    کاروان در منزل از گم کرده راهی می رود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha