به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۴۵۴: همچو مرغ از دست من پیمانه ی مل می پرد

1270عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

همچو مرغ از دست من پیمانه ی مل می پرد
دامن گل از کفم چون بال بلبل می پرد
سیر و پروازش اگر آشفته باشد دور نیست
عندلیب این چمن بر بال سنبل می پرد
دام صحبت تشنگان افکنده اند آنجا، ولی
موج چون مرغابی آزاد از سر پل می پرد
زحمت خود می دهد هرکس دل آزاری کند
چوب گل ما می خوریم و ناخن گل می پرد
سربسر گشتم سواد هند را، اکنون سلیم
مرغ روحم در هوای سیر کابل می پرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۵۳: ز می به آب فتادن مرا زیان دارد 2شمارهٔ ۴۵۴: همچو مرغ از دست من پیمانه ی مل می ...3شمارهٔ ۴۵۵: چو شعله آن گل رویم به روی خار کشی ...4شمارهٔ ۴۵۶: ساقی ما که بسی چشم و دل از پی دار ...5شمارهٔ ۴۵۷: عشق آشوب دل و جوش درون می آرد 6شمارهٔ ۴۵۸: از دیر و کعبه تا به دو جانب دو خا ...7شمارهٔ ۴۵۹: دلم به سینه ز ننگ سخنوری خون شد 8شمارهٔ ۴۶۰: چشم پر افسون او سحرآفرینی می کند 9شمارهٔ ۴۶۱: همای شوق من بر قاف همت آشیان دارد 10شمارهٔ ۴۶۲: دلم آسوده شد تا در خم زلفش مکان د ...11شمارهٔ ۴۶۳: وقت آن شد که جنون رخت به صحرا ببر ...12شمارهٔ ۴۶۴: ای به خورشید سیاهی زده از روی سفی ...13شمارهٔ ۴۶۵: ز گریه گشت مرا دیده ی خراب سفید 14شمارهٔ ۴۶۶: چشم توام ز هوش تهیدست می کند 15شمارهٔ ۴۶۷: شورش منصور را آخر سرم معراج شد 16شمارهٔ ۴۶۸: دلم در باغ نتوانست امشب خواب راحت ...17شمارهٔ ۴۶۹: دلم چو لاله در اطراف باغ می رقصد 18شمارهٔ ۴۷۰: از گریبان سر نیاوردم برون تا چاک ...19شمارهٔ ۴۷۱: به دست آیینه از عکس رخش گلدسته را ...20شمارهٔ ۴۷۲: چو آیینه خیالش در دلم بسیار می گر ...21شمارهٔ ۴۷۳: خون بی تابان به محشر نیست بی گفت ...22شمارهٔ ۴۷۴: نوبهار آمد که روی باغ را گلگون کن ...23شمارهٔ ۴۷۵: چه غم دارد مرا از خویش اگر محروم ...24شمارهٔ ۴۷۶: نکته سنجان! صفحه را از وصف می گلگ ...25شمارهٔ ۴۷۷: دوستان می روم از خود که صبا می آی ...26شمارهٔ ۴۷۸: حریر شعله ی ما را در آب می بافند 27شمارهٔ ۴۷۹: در چمن ای گلرخان تا چند منزل خوش ...28شمارهٔ ۴۸۰: خوش آنکه دوستی از دوست باخبر گردد 29شمارهٔ ۴۸۱: برگ عیشی قسمت ما نیست در بستان هن ...30شمارهٔ ۴۸۲: نگاه از شوق دیدارت به چشم من نمی ...31شمارهٔ ۴۸۳: رفت اشکم که سری بر گذر یار کشد 32شمارهٔ ۴۸۴: دارم دلی که پای ز هر گلشنی کشید 33شمارهٔ ۴۸۵: دل حزین عجبی نیست کز نوا افتد 34شمارهٔ ۴۸۶: همچو شمعم آتش از مژگان به دامن می ...35شمارهٔ ۴۸۷: چون مست من سوار به عزم شکار شد 36شمارهٔ ۴۸۸: ز دام عشق کی آزادی ام هوس باشد 37شمارهٔ ۴۸۹: دلم چون هاله دامی از پی صید مهی د ...38شمارهٔ ۴۹۰: هیچ کس یک قطره آبم غیر چشم تر ندا ...39شمارهٔ ۴۹۱: جلوه را زیور نباید چون به آیین می ...40شمارهٔ ۴۹۲: تیغ ما آلوده ی خون کسی از کین نشد 41شمارهٔ ۴۹۳: اگر دریا ز اشکم دم زند، آشوب می خ ...42شمارهٔ ۴۹۴: کسی را در فغان ناله چون محبوب می ...43شمارهٔ ۴۹۵: نسیم صبحدم از موسمی نوید دهد 44شمارهٔ ۴۹۶: لاله و گل چهره از شرم تو رنگین کر ...45شمارهٔ ۴۹۷: فلک انجام کاروبار ما داند چه خواه ...46شمارهٔ ۴۹۸: روز بی معشوق و شب بی جام گلگون می ...47شمارهٔ ۴۹۹: یک تن به جهان خاطر وارسته ندارد 48شمارهٔ ۵۰۰: یاد ایامی که بلبل چون من محزون نب ...49شمارهٔ ۵۰۱: لب تو ساغر می را نمک به کار کند 50شمارهٔ ۵۰۲: چو می فروش به مینا شراب ناب کند 51شمارهٔ ۵۰۳: هر که دلتنگ است کی در عشق چون من ...52شمارهٔ ۵۰۴: چو حسن پرده گشا از پی نظاره شود 53شمارهٔ ۵۰۵: کار من خراب ندانم کجا رسد 54شمارهٔ ۵۰۶: فلک دایم به قصد مردم وارسته می گر ...55شمارهٔ ۵۰۷: مشکل که یاد ما به قدح نوشی آورد 56شمارهٔ ۵۰۸: بهار رفته ز بس دلپذیر می آید 57شمارهٔ ۵۰۹: کجاست عشق که آتش فروز آه شود 58شمارهٔ ۵۱۰: خودپرستند بتان، خیل خدا نشناسند 59شمارهٔ ۵۱۱: باده در جام خمار من دلگیر کنید 60شمارهٔ ۵۱۲: بازم از ابر قدح برقی به خرمن ریخت ...61شمارهٔ ۵۱۳: خرم آن روزی که یاری جانب یاری رود 62شمارهٔ ۵۱۴: رشکم ز گفتگوی تو خاموش می کند 63شمارهٔ ۵۱۵: ساقی دلگشای ما آمد 64شمارهٔ ۵۱۶: از نکهت تو باده ره هوش می زند 65شمارهٔ ۵۱۷: دل به تدبیر رهایی چو به سویم بیند 66شمارهٔ ۵۱۸: نه همین نازش مرا منع از رخ او می ...67شمارهٔ ۵۱۹: مشاطه خم گیسوی جانانه نسازد 68شمارهٔ ۵۲۰: ز دست رفت دل و در پی شراب افتاد 69شمارهٔ ۵۲۱: غبار خط نوخیزت ز سوی مشک می آید 70شمارهٔ ۵۲۲: فغان کز دیر، زاهد سبحه را بگسسته ...71شمارهٔ ۵۲۳: هرکه شوق طایر وصل تو صیادش کند 72شمارهٔ ۵۲۴: لاله ای هرجا که بیند، داغ ما روشن ...73شمارهٔ ۵۲۵: بر رخت راه نگاه از گلستان بیرون ر ...74شمارهٔ ۵۲۶: کرده ام در گوشه ی ایران قناعت کار ...75شمارهٔ ۵۲۷: خنده ی شوخ تو فرصت به تغافل ندهد 76شمارهٔ ۵۲۸: صبرم از درد تو تکلیف مداوا می کند 77شمارهٔ ۵۲۹: دل بی لبت شکفته به ساغر نمی شود 78شمارهٔ ۵۳۰: نهال ما که چو نی پر ز بند می روید 79شمارهٔ ۵۳۱: دگر عشق بر جان غم پرورم زد 80شمارهٔ ۵۳۲: کرشمه ی تو اگر دست از شراب کشد 81شمارهٔ ۵۳۳: آیینه از خیال رخش آفتاب شد 82شمارهٔ ۵۳۴: بعد ازین از باغ در گلخن وطن خواهی ...83شمارهٔ ۵۳۵: بس که بر من چشم او افسون سودا می ...84شمارهٔ ۵۳۶: گل از هوای تو در رنگ و بو نمی گنج ...85شمارهٔ ۵۳۷: از بزم می چو آن قد رعنا بلند شد 86شمارهٔ ۵۳۸: چون گل ز پاره ی دلم اسباب داده ان ...87شمارهٔ ۵۳۹: گلستان را سرو نوخیز قدش آباد کرد 88شمارهٔ ۵۴۰: زلفت ز من حزین گریزد 89شمارهٔ ۵۴۱: ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، ب ...90شمارهٔ ۵۴۲: بی نیازی عارفان را کارسازی می کند 91شمارهٔ ۵۴۳: از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می ...92شمارهٔ ۵۴۴: سرشک شوق تو آبی به جوی ما آورد 93شمارهٔ ۵۴۵: با عشق، کی مراتب امید شد بلند؟94شمارهٔ ۵۴۶: دلم آن زلف سیه برد و تغافل دارد 95شمارهٔ ۵۴۷: دود از جگرم زمزمه ی چنگ برآورد 96شمارهٔ ۵۴۸: در چمنم شمشاد من گر شانه بر کاکل ...97شمارهٔ ۵۴۹: قلم من که سخن با ورق دل دارد 98شمارهٔ ۵۵۰: می کشان در انجمن چون حرف لعل او ز ...99شمارهٔ ۵۵۱: به هر چمن که دلم با فغان درون آید 100شمارهٔ ۵۵۲: به بزم وصل، دل من ز جا نمی جنبد 101شمارهٔ ۵۵۳: من این دردی که دارم چاره اش آن سی ...102شمارهٔ ۵۵۴: به عمر خضر تغافل ز بی نیازی کرد 103شمارهٔ ۵۵۵: لبت چون غنچه دلتنگی ندارد 104شمارهٔ ۵۵۶: به دل هر چیز بیند عشق آتشخو بسوزا ...105شمارهٔ ۵۵۷: در عشق دلم را به جبین نقش وفا بود 106شمارهٔ ۵۵۸: چو آهم گرم گردد، دوست از دشمن نمی ...107شمارهٔ ۵۵۹: نماند باده و آن تندخو نمی آید 108شمارهٔ ۵۶۰: از خون خویش می به ایاغ تو می کنند 109شمارهٔ ۵۶۱: گل ز رخسار تو رنگ و بو به دامن می ...110شمارهٔ ۵۶۲: آنکه چون گل غیر جام لعل دورانش ند ...111شمارهٔ ۵۶۳: یاد روی او کتانم را لباس ماه کرد 112شمارهٔ ۵۶۴: اسیر عشق از کف ساغر خوناب نگذارد 113شمارهٔ ۵۶۵: اهل عالم که ز اقبال هما می گویند 114شمارهٔ ۵۶۶: نه جا در باغ و بستانی، نه ره در گ ...115شمارهٔ ۵۶۷: مطرب این مجلس امشب راه دل ها می ز ...116شمارهٔ ۵۶۸: عشق از سرم چو شور ز میخانه کم نشد 117شمارهٔ ۵۶۹: چون خم می امشب از مستی دلم در جوش ...118شمارهٔ ۵۷۰: خطش به تازه باعث ناز و نیاز شد 119شمارهٔ ۵۷۱: سرم چو گوی به میخانه بی درنگ دود 120شمارهٔ ۵۷۲: کسی کو تا ز کار اهل همت سر برون آ ...121شمارهٔ ۵۷۳: جز خم می کو کسی تا چاره ی پیری کن ...122شمارهٔ ۵۷۴: چه رنگ ها که ازین سیمتن شکسته شود 123شمارهٔ ۵۷۵: ننگ مستی تا به کی قدر کمالم بشکند 124شمارهٔ ۵۷۶: ای دریده ز تو گل پیرهن خون آلود 125شمارهٔ ۵۷۷: از قفای زلف مشکین تو عنبر می دود 126شمارهٔ ۵۷۸: اضطراب دلم از شوق تو دیدن دارد 127شمارهٔ ۵۷۹: گل پی نکهت او دست دعا کرد بلند 128شمارهٔ ۵۸۰: در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان بر ...129شمارهٔ ۵۸۱: ز بالین همنشینم هر نفس غمناک برخی ...130شمارهٔ ۵۸۲: چه عیش ها که اسیران به وصل ساز کن ...131شمارهٔ ۵۸۳: شکفته گل ز بر خار ما همیشه رود 132شمارهٔ ۵۸۴: اهل میخانه گلاب از گل صهبا گیرند 133شمارهٔ ۵۸۵: جان فراوان است اگر جانانه ای پیدا ...134شمارهٔ ۵۸۶: می تا به کی ز رنگم، در زیر ننگ با ...135شمارهٔ ۵۸۷: از جهان هرکه چو ما خرقه بدوشان گذ ...136شمارهٔ ۵۸۸: در گلستانی که هر زاغی خوش آوازی ک ...137شمارهٔ ۵۸۹: رهنمای مقصد هرکس توکل می شود 138شمارهٔ ۵۹۰: نگذرد فتنه ز راهی که پی او باشد 139شمارهٔ ۵۹۱: مرا معانی کوتاه، دلپسند نباشد 140شمارهٔ ۵۹۲: برای طعنه ی ما این همه چه در جوشن ...141شمارهٔ ۵۹۳: در سر کوی تو جمعند پریشانی چند 142شمارهٔ ۵۹۴: جرعه ای تا می خورد، خون در ایاغم ...143شمارهٔ ۵۹۵: زین گلستان تا قیامت، جوش بلبل کم ...144شمارهٔ ۵۹۶: بی تو معموره ی دل رو به خرابی دار ...145شمارهٔ ۵۹۷: خروش فتنه ای از روزگار می آید 146شمارهٔ ۵۹۸: پرتوی هردم به دل فیض الهی افکند 147شمارهٔ ۵۹۹: دلم امشب ز جنون چون خم می جوشان ب ...148شمارهٔ ۶۰۰: سری دارم چو مغزش در میان درد 149شمارهٔ ۶۰۱: می کشان روی تمنا کی به زمزم می نه ...150شمارهٔ ۶۰۲: از چشم من خیال تو بیرون نمی رود 151شمارهٔ ۶۰۳: می بده ساقی که حسن باغ و بستان می ...152شمارهٔ ۶۰۴: چو گل به آب روان شد، چو می به تاب ...153شمارهٔ ۶۰۵: آیینه را چو نوبت دیدار می رسد 154شمارهٔ ۶۰۶: ای خوش آن روز که آن سیب ذقن سبز ش ...155شمارهٔ ۶۰۷: آهم چو جوش زد، دل ناشاد بشکند 156شمارهٔ ۶۰۸: تیغ بردار که چون حوصله بی تاب شود 157شمارهٔ ۶۰۹: نه همین تنها مرا چون شمع، آتش قوت ...158شمارهٔ ۶۱۰: دل من ناله ز شوق تو پر آشوب کند 159شمارهٔ ۶۱۱: پیاله چون به من از دست او حواله ش ...160شمارهٔ ۶۱۲: ز فیض شمع رخت ذره آفتاب شود 161شمارهٔ ۶۱۳: دل در طلب چه گوش به صوت درا کند 162شمارهٔ ۶۱۴: هر طرف جلوه کند، روی به ما بنماید 163شمارهٔ ۶۱۵: همنشین از گریه ی من کاشکی دامان ک ...164شمارهٔ ۶۱۶: در عشق، دل چه ناله ی مستانه می کش ...165شمارهٔ ۶۱۷: از بس که مرا بخت زبون شور برآمد 166شمارهٔ ۶۱۸: هر سنگ ریزه، طور تجلی نمی شود 167شمارهٔ ۶۱۹: به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک می ...168شمارهٔ ۶۲۰: خوش آن نسیم کزان زلف مشکسود آید 169شمارهٔ ۶۲۱: قدم هر کس به راه او نهد منزل نمی ...170شمارهٔ ۶۲۲: سایه ی بخت، مرا افسر شاهی باشد 171شمارهٔ ۶۲۳: بی توام ذوق کی از بستر راحت باشد 172شمارهٔ ۶۲۴: غبار غم ز ابر نوبهاری در جهان گم ...173شمارهٔ ۶۲۵: سحر که ناله مرا گرم چون جرس گیرد 174شمارهٔ ۶۲۶: قلم دگر به زبان حرف آشنا دارد 175شمارهٔ ۶۲۷: دل پی لاله رخان همچو صبا می گردد 176شمارهٔ ۶۲۸: چند روزه زندگی بر ما گرانی می کند 177شمارهٔ ۶۲۹: دلم از رهگذر فقر، حکایت نکند 178شمارهٔ ۶۳۰: معشوق ما به جلوه چو آهنگ می کند 179شمارهٔ ۶۳۱: لطف ساقی، خار از پهلوی آتش می کشد 180شمارهٔ ۶۳۲: مستان تواند خسته ای چند 181شمارهٔ ۶۳۳: شراب صحبت اهل جهان صداع آرد 182شمارهٔ ۶۳۴: به بی پروایی ما غافلان، تقدیر می ...183شمارهٔ ۶۳۵: به عشق، کار جز از دست من نمی آید 184شمارهٔ ۶۳۶: چه شد نگاه تو گر شرم ما نگه دارد 185شمارهٔ ۶۳۷: از غم هرکسی این سوخته تن می لرزد 186شمارهٔ ۶۳۸: سوی وطن ز ناله ام آشوب می برد 187شمارهٔ ۶۳۹: چو در غمخانه ی ما آید آن دلبر نمی ...188شمارهٔ ۶۴۰: کینه ی ما را ازو صبر و تحمل می کش ...189شمارهٔ ۶۴۱: دو روز عمر که خواه و نخواه می گذر ...190شمارهٔ ۶۴۲: بهار رفت و دل از ابر کامیاب نشد 191شمارهٔ ۶۴۳: دل در سواد زلف تو بیهوش می شود 192شمارهٔ ۶۴۴: مشاطه را جمال تو دیوانه می کند 193شمارهٔ ۶۴۵: در قید محبت دل ناشاد نباشد 194شمارهٔ ۶۴۶: در بیابان هرکه یاد آن خم کاکل کند 195شمارهٔ ۶۴۷: بی سبب مردم به قید نام و ننگ افتا ...196شمارهٔ ۶۴۸: در آزار دلم طفلی که از گردون سبق ...197شمارهٔ ۶۴۹: سر کن سخنی تا دل بدحال گشاید 198شمارهٔ ۶۵۰: خرم آنان که به دل راه تمنا بستند 199شمارهٔ ۶۵۱: آنچه در پرده ی گل بود نهان، روی ت ...200شمارهٔ ۶۵۲: دلم آن پر عتاب می طلبد 201شمارهٔ ۶۵۳: ماند ای شیخ، که مانی به ابابیل سف ...202شمارهٔ ۶۵۴: شد موی خضر در طلبت جابه جا سفید 203شمارهٔ ۶۵۵: در کوی تو دیوانه مرا نام نهادند 204شمارهٔ ۶۵۶: ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ 205شمارهٔ ۶۵۷: به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ 206شمارهٔ ۶۵۸: آمد بهار و شد می چون ارغوان لذیذ 207شمارهٔ ۶۵۹: شد بهار و بوستان را داد آب و تاب ...208شمارهٔ ۶۶۰: پر شکوه مکن، خاطر آن ماه نگه دار 209شمارهٔ ۶۶۱: زخم ناسورم من و از لطف مرهم شرمسا ...210شمارهٔ ۶۶۲: حسن، شیرین را ازان می پرورد دایم ...211شمارهٔ ۶۶۳: آمد بهار و باغ شکفت از سرور ابر 212شمارهٔ ۶۶۴: زاهد بنای سست ورع را خراب گیر 213شمارهٔ ۶۶۵: ای خطت سرمایه ی عنبرفروشان بهار 214شمارهٔ ۶۶۶: مست گر نیستی از شیوه ی مستان مگذر 215شمارهٔ ۶۶۷: ای دل ز آیینه تعلیم تن آسانی بگیر 216شمارهٔ ۶۶۸: صبا دعای مرا سوی می گساران بر 217شمارهٔ ۶۶۹: دارد از داغ دل من خاطر مرهم غبار 218شمارهٔ ۶۷۰: گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر 219شمارهٔ ۶۷۱: نیستی عیش و طرب، بیگانگی کم یاد گ ...220شمارهٔ ۶۷۲: ای که همچون آب خواهد خورد خاکت غم ...221شمارهٔ ۶۷۳: از دل برون نکرده خیال جفا هنوز 222شمارهٔ ۶۷۴: از فیض ابر شد به چمن هر نهال سبز 223شمارهٔ ۶۷۵: ز شوق وصل چو پروانه در سراغ مسوز 224شمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز 225شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...226شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 227شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 228شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...229شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 230شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...231شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...232شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 233شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 234شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 235شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 236شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...237شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...238شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...239شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 240شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...241شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...242شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 243شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...244شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 245شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 246شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 247شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...248شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 249شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 250شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 251شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 252شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...253شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...254شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 255شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 256شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 257شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 258شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...259شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 260شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...261شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 262شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 263شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...264شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...265شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 266شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 267شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 268شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 269شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...270شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 271شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...272شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 273شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...274شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 275شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...276شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 277شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...278شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 279شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 280شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...281شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...282شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...283شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 284شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 285شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟286شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...287شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 288شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 289شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...290شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...291شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 292شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 293شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...294شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...295شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 296شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 297شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...298شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 299شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 300شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...301شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 302شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...303شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 304شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...305شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 306شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 307شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...308شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...309شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 310شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 311شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 312شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 313شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...314شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...315شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 316شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 317شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 318شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 319شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 320شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 321شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 322شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 323شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 324شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...325شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...326شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...327شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...328شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 329شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 330شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 331شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 332شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...333شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 334شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...335شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...336شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...337شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 338شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 339شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...340شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...341شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 342شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...343شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 344شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...345شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 346شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...347شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 348شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 349شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...350شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...351شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 352شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...353شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...354شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 355شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...356شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...357شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 358شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 359شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...360شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...361شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...362شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 363شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 364شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...365شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...366شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...367شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 368شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...369شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...370شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...371شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...372شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 373شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 374شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 375شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...376شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...377شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...378شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...379شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...380شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 381شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 382شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 383شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 384شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...385شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 386شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...387شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 388شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 389شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 390شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 391شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 392شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 393شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 394شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...395شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...396شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...397شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...398شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 399شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 400شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...401شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...402شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 403شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...404شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 405شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...406شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 407شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...408شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...409شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 410شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 411شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 412شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 413شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 414شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 415شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 416شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 417شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟418شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 419شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 420شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 421شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 422شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...423شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 424شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 425شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...426شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 427شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 428شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 429شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...430شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 431شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 432شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 433شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...434شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...435شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 436شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...437شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 438شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 439شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...440شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 441شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...442شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 443شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 444شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 445شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 446شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...447شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...448شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...449شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...450شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...451شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...452شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...453شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 454شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟455شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 456شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 457شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 458شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 459شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...460شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...461شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 462شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 463شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 464شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...465شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 466شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 467شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 468شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...469شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 470شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 471شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 472شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 473شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 474شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 475شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 476شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 477شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 478شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 479شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 480شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...481شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 482شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 483شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 484شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 485شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 486شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 487شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 488شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...489شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...490شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...491شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...492شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ