کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همای شوق من بر قاف همت آشیان دارد
    قناعت می کند تا در تن خود استخوان دارد
    حذر از بستر آسودگی کن گر غمی داری
    دل مجروح را بوی گل دیبا زیان دارد
    گره نگشاید از پیشانی ما ناخن عشرت
    که ابروی اسیران تو چین در استخوان دارد
    فلک از بیم پیرامون نگردد کشته ی او را
    چو شیرخفته ای کز هیبت خود پاسبان دارد
    پس از مردن سلیم از عشق آزادی مگر یابد
    نیفتد بر کناری تا غریق بحر جان دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha