کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مژگان من وظیفه ی خوناب می خورد
    غواض نان ز سفره ی گرداب می خورد
    داغم ز دست لاله که در موسم بهار
    دارد شراب در قدح و آب می خورد
    بی نغمه ای شکفته نگردد دل از شراب
    خرم دلی که آب ز دولاب می خورد
    زاهد به خانه جام بلورم به طاق دید
    گفت این گل کدو ز کجا آب می خورد؟!
    منعش مکن که در نظرش طاق ابرویی ست
    آن کس که می به گوشه ی محراب می خورد
    حیران اضطراب گل و لاله ام، مگر
    آب این چمن ز شبنم سیماب می خورد؟
    آسایشی نمانده ز عقل و جنون مرا
    در عشق رشته ام ز دو سر تاب می خورد
    مرغی نیم که دانه خور بوستان شوم
    از چشمه سار دام، دلم آب می خورد
    زنجیر را کشاکش دیوانه بگسلد
    زلف تو تاب از دل بی تاب می خورد
    مستی سلیم باد حلال کسی که می
    در روز ابر و در شب مهتاب می خورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha