سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۰: می گریزد خوابم از جایی که مخمل می برند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می گریزد خوابم از جایی که مخمل می برند دردسر می گیردم تا نام صندل می برند از خراش ناخن غم سینه ام دارد صفا آینه چون زنگ می گیرد به صیقل می برند آتش سودا ز بس در مغز من جا کرده است از سرم در پیش پیش عقل، مشعل می برند هیچ لذت چون مکرر دیدن معشوق نیست رشک یک بینان او بر چشم احول می برند! عیب پوشی چشم نتوان داشت از اهل جهان بیشتر دستار اینجا از سر کل می برند طرفه صحرایی ست این کز حسن بی پروا سلیم ناخن شیر آهوانش بهر هیکل می برند سلیم تهرانی