کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز دل غبار به چشم پر آب می آید
    همین متاع ز ملک خراب می آید
    مپرس مرغ چمن را که سوخته ست ای گل؟
    ز آتش تو چو بوی کباب می آید
    ز فوت تشنه لبان ره تو در گوشم
    صدای گریه ز آواز آب می آید
    به روز حشر ترا دادخواه چندان است
    که خون ما ز کجا در حساب می آید
    سوار چون شوی از باغ تا سربازار
    گل پیاده ترا در رکاب می آید
    چراغ داغ ز عشق تو می شود روشن
    به جوی زخم ز تیغ تو آب می آید
    علاج درد دل ما ز توست ای ساقی
    کز آب دست تو بوی گلاب می آید
    ز شوق مرگ، نشاط از ملال نشناسم
    که هوش نیست کسی را که خواب می آید
    سلیم این قدر از توبه ی تو می دانم
    که از دهان تو بوی شراب می آید!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha