سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۴: مقیم کوی عشق از قید هر تکلیف آزاد است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مقیم کوی عشق از قید هر تکلیف آزاد است به دست طفل، فرمان سلیمان کاغذ باد است به دولت چون غلامان اهل صورت این لقب دادند وگرنه نام او در عالم منی خداداد است برای دلخراشی در محبت ناخنی دارم ز اسباب دو عالم، تیشه ای در دست فرهاد است پس از مردن مگر بر خاک من افتد گذار او مرا صد مصلحت در مرگ همچون خواب صیاد است چنانم خاک این گلزار دامنگیر گردیده ست که موج سبزه بر پای دلم زنجیر فولاد است سلیم از دوری او آنچنان در باغ دلگیرم که برگ بید پنداری به فرقم تیغ جلاد است سلیم تهرانی