کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بخت بد با اخترم هر شب به جنگ افتاده است
    این سیاهی گویی از داغ پلنگ افتاده است
    یاد این صحرا ز بازیگاه طفلان می دهد
    هر کجا پا می نهد دیوانه، سنگ افتاده است
    چاک های سینه ام هر یک در بتخانه ای ست
    از دل من کار بر اسلام تنگ افتاده است
    نغمه ای از مجلس مستان نمی گردد بلند
    ناخن مطرب مگر امشب ز چنگ افتاده است؟
    در شکست شیشه ی دل ها به او فرصت نداد
    آتش از رشک دلش در جان سنگ افتاده است
    تحفه ی دل کی به چشم آید که در بزم بتان
    گل ز بی قدری چو مصحف در فرنگ افتاده است
    تهمت وسعت چه می بندی برین عالم سلیم
    نیست او را در وسعتی، چشم تو تنگ افتاده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha