کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    امشب که ز بختم به سوی بزم تو راه است
    چون شمع، سراپای تنم وقف نگاه است
    بی ابروی او بس که شب عید ملولم
    در دیده هلالم چو پر زاغ سیاه است
    جز نرمی خویشم ز کسی نیست حمایت
    آیینه ام و موم مرا پشت و پناه است
    آنجا که به یک شعله بسوزند جهان را
    درویش اگر آه کشد، دشمن شاه است
    حاجت چو سلیمم به گلستان کسی نیست
    چون شمع مرا شعله گل طرف کلاه است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha