کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چنان ز گریه ی من اشک همنشینم ریخت
    که گریه شد عرق شرم و از جبینم ریخت
    فلک موافق هر طبع دید صاف مرا
    ازان چو ساغر خورشید بر زمینم ریخت
    به من ز عشق تو گردید زندگانی تلخ
    چه زهر بود که دوران در انگبینم ریخت
    گذشتم از تو چنان آستین فشان آخر
    که داغ عشق تو چون گل ز آستینم ریخت
    چنان سلیم به ننگ است نامم آلوده
    که همچو قطره ی خون، آب از نگینم ریخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha