کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جدل از خصم هنر باشد و از من عیب است
    چون رگ لعل ز دانا رگ گردن عیب است
    طعنه خوش نیست به دشمن، که به هم مردان را
    جنگ کردن چو زنان همره سوزن عیب است
    گر کنم شکوه ز بی مهری او عیبی نیست
    گله از دوست توان کرد، ز دشمن عیب است
    خانه ای را که بود بخت سیه فرش درو
    آفتابش چو گل چشم به روزن عیب است
    در دیاری که درو رسم قناعت باشد
    رفتن مور پی دانه به خرمن عیب است
    کسوت سرمه ی ما ماتمیان است دلیل
    که پی کشته ی مژگان تو شیون عیب است
    منع می می کندم شیخ، ندانم کز چیست
    که به مسجد هنر است این و به گلشن عیب است
    خلق سرگشته ی چرخند، نه تقدیر خدا
    همچو دهقان به کف شاه، فلاخن عیب است
    کاشکی گل نگذارد به خس و خار سلیم
    چمنی را که درو پاکی دامن عیب است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha