کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بهار آمد و ما را به باغ راهی نیست
    شکفته شد چمن و رخصت نگاهی نیست
    چو لاله در ته باران نشسته آن مستم
    که غیر سایه ی ابرم دگر پناهی نیست
    شراب با رخ زردم چه کارها که نکرد
    به روزگار چنین آب زیرکاهی نیست
    چو مور بر سر غربال در جهان خراب
    به هیچ جا نگذاریم پا که چاهی نیست
    امید فیض اگر هست از گدایان است
    بجز کلاه نمد، پشم در کلاهی نیست
    رسیده کار به جان، گر سلیم ازان بدخو
    گناه خویش بپرسد کسی گناهی نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha