کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بنای توبه ز ابر بهار در خلل است
    می دوآتشه عمر دوباره را بدل است
    ز شام تا دم صبح است وقت می خوردن
    میان روز، بط می خروس بی محل است
    کجاست ساغر می تا مرا کند بلبل
    برای مرغ چمن، گل سفینه ی غزل است
    به سوی دیر و حرم خضر گو دلیل مباش
    مرا که همچو کمان این دو خانه در بغل است
    ز نفس خود مشو ایمن، که اعتمادی نیست
    به خانه زادی آن توسنی که بدعمل است
    کرم ز غیرت هم می کنند اهل جهان
    که رعشه سلسله جنبان پنجه های شل است
    کدام راز که از دل نمی شود معلوم
    کتابخانه ی صاحبدلان چو گل بغل است
    چو احتیاج عصا شد، مشو ز خود غافل
    ستون بنای کهن را علامت خلل است
    به اقتضای قضا، کار خویش را بگذار
    که «سعی بیهده پاپوش می درد» مثل است
    سلیم پیش اجل برد شکوه ی هجران
    خبر نداشت که او خود مصاحب اجل است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha