کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گل این باغ را ساغر ز می شام و سحر خالی ست
    چو بیند تاج خود را لاله، گوید جای سر خالی ست
    به غیر از باد همچون سرو چیزی نیست در دستم
    همیشه کیسه ی آزادگان چون جای زر خالی ست
    تماشای تو بیخود کرده هر کس را که می بینم
    نشسته هر که در بزم تو، جایش بیشتر خالی ست
    من آن مخمور بی برگم که هر جا شیشه ای بینی
    به طاق خانه ام، همچون دکان شیشه گر خالی ست
    نخواهد بهله هر کس صید از باز نظر گیرد
    ندانم جای دست کیست کو را در کمر خالی ست
    سلیم از من چه می پرسی که زنجیرت به پا از چیست
    تو هم دیوانه ای، بنشین که زنجیر دگر خالی ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha