کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرجا نشسته، بی سروسامان نشسته است
    نقش دلم به عشق، پریشان نشسته است
    رفت از برم چو یار، تماشای گریه کن
    دریا بود خموش چو طوفان نشسته است
    از دل اثر نماند [و] غم او همان به جاست
    بر باد رفت خانه و مهمان نشسته است
    از بس فشرده ام به هم از جور روزگار
    دندان من چو بخیه به دندان نشسته است
    موری ز قید سلسله ی غم خلاص نیست
    این گرد بر سریر سلیمان نشسته است
    ای گل بیا که بی تو به طرف چمن سلیم
    دلگیر همچو طفل دبستان نشسته است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha