سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۵: هرجا نشسته، بی سروسامان نشسته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرجا نشسته، بی سروسامان نشسته است نقش دلم به عشق، پریشان نشسته است رفت از برم چو یار، تماشای گریه کن دریا بود خموش چو طوفان نشسته است از دل اثر نماند [و] غم او همان به جاست بر باد رفت خانه و مهمان نشسته است از بس فشرده ام به هم از جور روزگار دندان من چو بخیه به دندان نشسته است موری ز قید سلسله ی غم خلاص نیست این گرد بر سریر سلیمان نشسته است ای گل بیا که بی تو به طرف چمن سلیم دلگیر همچو طفل دبستان نشسته است سلیم تهرانی