کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه ذوق در شب وصل از نظاره ی صبح است؟
    که همچو غنچه دلم پاره پاره ی صبح است
    شب وصالی اگر روز کرده ای، دانی
    که آفتاب قیامت ستاره ی صبح است
    به ماهتاب وصال آنکه شب پیاله کشد
    چو شمع، کوس رحیلش نقاره ی صبح است
    فسون وصل به دل ناله را دلیر کند
    به شمع شوخی باد از اشاره ی صبح است
    ز بیم او نتواند سفید شد هرگز
    به حیرتم که شب من چه کاره ی صبح است
    بود به ماتم ما آسمان، ولیک چه سود
    چراغ را ز گریبان پاره ی صبح است؟
    گرفتم آنکه جوان هم شوی پس از پیری
    چه اعتبار به عمر دوباره ی صبح است؟
    سلیم هیکل شب شد ز هجر او، ورنه
    سرشک من گهر گوشواره ی صبح است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha