کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد خزان و در چمن رنگ دگر افلاک ریخت
    برگ جمعیت فراهم کن که برگ تاک ریخت
    بر مشامم بوی او هرگاه آمد از نسیم
    همچو غنچه از گریبانم به دامن چاک ریخت
    بر بساط این چمن تا همتم دامن فشاند
    هر گلی کز خون به دامن داشتم هم پاک ریخت
    رشته همچون موج لرزد بر سر آب گهر
    بس که آب روی پاکان را جهان بر خاک ریخت
    کیسه ی صد پاره ی گل، زر نمی دارد نگاه
    هر کجا داغی نهادم، بر دل صد چاک ریخت
    مانده از آشفتگی دستم ز هر کاری سلیم
    خاک بر فرقم غبار این دل غمناک ریخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha