شورش مغز جنون ناله ی مستانه ی ماست
شانه ی طره ی آشفتگی افسانه ی ماست
بال و پر نیست که خود را برساند جایی
گریه ی شمع به نومیدی پروانه ی ماست
اختیار سر ما تیغ محبت دارد
موج سیلاب، کلید در ویرانه ی ماست
باده جز در دل شب فیض نبخشد ما را
گل شب بو که شنیدی، گل پیمانه ی ماست
خط خوبان همه دلجوی بود، آه سلیم
چشم صد مور گرسنه پی یک دانه ی ماست