کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نماید خرمن آزادگان چون رنگ کاهی را
    ز چشم برق همچون داغ اندازد سیاهی را
    جهان از می پرستی چون خرابم می تواند کرد؟
    چه نقصان است اگر راند کسی در آب ماهی را؟
    بلندی پست فطرت را به اندک مایه ی دنیاست
    که معراجی ست هر شاخ گیا، مرغان چاهی را
    الهی آتشی در خانه ی مرغ چمن افتد!
    که شاخ گل ز سر بگذارد این صاحب کلاهی را
    دلم تا خفتگان انجمن را دید، می داند
    که گریه از برای چیست شمع صبحگاهی را
    به مهر آسمان ایمن مشو کاین شحنه در آخر
    کند کرسی زیر دار، تخت پادشاهی را
    به طرف جویبار از رقص نتوان منع او کردن
    که معشوق خوش آوازی به دست افتاده ماهی را
    سلیم اهل سخن را بی زبانی عیب می باشد
    که واجب تر ز هر چیز است شمشیری، سپاهی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha