کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در دیده ندارم دگر ای عهدشکن آب
    تا چند به عالم تو زنی آتش و من آب
    تا کی به تمنای گل روی تو باشم
    سرگشته ی عالم چو بر اطراف چمن آب
    هرگاه گذشتی به دل، از اشک سبک خیز
    یک نیزه چو فواره گذشت از سر من آب
    سرچشمه ی حیوان به سکندر بگذارد
    یک بار خورد خضر گر از چاه ذقن آب
    در خاک غریبی جگرم تشنه لبی سوخت
    چون ابر عبث برنگرفتم ز وطن آب
    دریابد اگر چاشنی تلخی عمرم
    از آب بقا خضر کشد دست و دهن آب
    همچشم حبابم که اگر چاک نباشد
    پیراهن من می شود از شرم به تن آب
    از عیب کسی هر که به رویش سخنی گفت
    از خجلت آن می شود آیینه ی من آب
    سوی چمن عشق، سلیم از پی تسلیم
    از موج و حباب آمده با تیغ و کفن آب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha