کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کند به راه تو پامال، آسمان ما را
    حباب آبله ی پاست موج دریا را
    هوای کعبه ی کوی تو مضطرب دارد
    چو خیل مور سراسیمه، ریگ صحرا را
    به گریه، دیده ای از دل کریم تر دارم
    به خاک ریخته ابر آبروی دریا را
    ز پای راهروان تو تا قیامت ماند
    نشان آبله بر روی، سنگ سودا را
    همین هما نخورد ز استخوان من روزی
    که آب و دانه ز اشک من است عنقا را
    تلاش آب بقا ای سکندر این همه چیست
    نمی دهند به کس خود دوبار دنیا را
    گریزپاست نشاط جهان، درین گلشن
    ز دست خود نگذاری تذرو مینا را
    برای فتنه جهان را بهانه بسیار است
    نسیمی از پی طوفان بس است دریا را
    صدا چگونه برآید، که این سیه چشمان
    به سنگ سرمه شکستند شیشه ی ما را
    سلیم، خوابت اگر شب نمی برد در عشق
    چو شمع چرب کن از مغز سر، کف پا را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha