به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۲۹: نفریبد به خیال نگهت خواب مرا

2430عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نفریبد به خیال نگهت خواب مرا
نبرد جلوه وصل تو به مهتاب مرا
بسته بر بازوی بیدار فلک خواب مرا
کرده تعویذ سحر آه جگرتاب مرا
اشک پرورده راز غم پنهان دلم
گریه داده است ندانسته به سیلاب مرا
شور بیطاقتیم در سفر آرام است
تا نداند کسی از عشق تو بیتاب مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۸: مکن در بزم روشن وصف آن شیرین شمایل ...2شمارهٔ ۲۹: نفریبد به خیال نگهت خواب مرا 3شمارهٔ ۳۰: با تمنای تو بسیار حساب است مرا 4شمارهٔ ۳۱: دل و درد تو که صبر است و قرار است ...5شمارهٔ ۳۲: خواب، پرواز حرام است مرا 6شمارهٔ ۳۳: سرمه حیرتش اکسیر نگاه است مرا 7شمارهٔ ۳۴: ز بسکه گردش چشم تو دیده مست مرا 8شمارهٔ ۳۵: از دل مردم عالم خبری نیست مرا 9شمارهٔ ۳۶: بی رخت شکوه ز بخت سیهی نیست مرا 10شمارهٔ ۳۷: کو گریه ای که بی خبر از جا برد مرا 11شمارهٔ ۳۸: باده چون زور آورد هشیار می سازد مر ...12شمارهٔ ۳۹: پرکاویدم دل خودم را 13شمارهٔ ۴۰: جنون به مستی و هشیاری آزمود مرا 14شمارهٔ ۴۱: لعلت زجام شیر و شکر می دهد مرا 15شمارهٔ ۴۲: چمن جلوه کن غبار مرا 16شمارهٔ ۴۳: عشق ساغر داده شوق تشنه دیدار مرا 17شمارهٔ ۴۴: گر به دام افتد هوای گلستان در سر م ...18شمارهٔ ۴۵: شد ذوق خاکساری اول هوس مرا 19شمارهٔ ۴۶: چو شمع سوختگی تر کند دماغ مرا 20شمارهٔ ۴۷: پرورده لطف سایه ات امید و بیم را 21شمارهٔ ۴۸: گل گل شکفتی از می و افروختی مرا 22شمارهٔ ۴۹: کسی طی می تواند کرد راه ای بیابان ...23شمارهٔ ۵۰: گر صدق کلامت ندهد بال یقین را 24شمارهٔ ۵۱: اگر ز درد نشانی بود فغان تو را 25شمارهٔ ۵۲: کرده نور دیده خود خواب شیرین تو را 26شمارهٔ ۵۳: کی زدل بیرون کنم درد تمنای تو را 27شمارهٔ ۵۴: اضطراب دل به من گفت آمدنهای تو را 28شمارهٔ ۵۵: نگه دزد فریبد رم آن بدخو را 29شمارهٔ ۵۶: کرده ای جیقه جیقه ابرو را 30شمارهٔ ۵۷: رخصت کشتنم بده نرگس کم نگاه را 31شمارهٔ ۵۸: داد تاراج مزن صبر نینباشته را 32شمارهٔ ۵۹: چشمت به خاک ریخته خون پیاله را 33شمارهٔ ۶۰: گر دلم پنهان نسازد در غبار آیینه ر ...34شمارهٔ ۶۱: داده ای ذوق شراب بی خمار آیینه را 35شمارهٔ ۶۲: برده ای دل از میان آیینه را 36شمارهٔ ۶۳: مست تو جلوه گر دهد جام جهان نمای ر ...37شمارهٔ ۶۴: مکن در کار گلشن جلوه های انتخابی ر ...38شمارهٔ ۶۵: دلم آیینه گر شرمندگی را 39شمارهٔ ۶۶: جواب از خود رود چون بر زبان آری سؤ ...40شمارهٔ ۶۷: چه درد سر دهم دیوانگی با سخت جانی ...41شمارهٔ ۶۸: به پیری بازگشتی هست لازم هر جوانی ...42شمارهٔ ۶۹: نماید جلوه اش اکسیر جانها خاک راهی ...43شمارهٔ ۷۰: جنون کو تا نثار دل کنم آشفته رایی ...44شمارهٔ ۷۱: فهمیده چشم شوخ تو حال خراب ما 45شمارهٔ ۷۲: نکرده شکوه بیجا زیارت لب ما 46شمارهٔ ۷۳: شد شیشه خانه باغ دل از جان سخت ما 47شمارهٔ ۷۴: رام طاعتیم و کشاکش کمند ما 48شمارهٔ ۷۵: ارغوان زار شفق یک آتش بی دود ما 49شمارهٔ ۷۶: زلف ساقی گر نیندازد گره در کار ما 50شمارهٔ ۷۷: گر ندانی تا قیامت راز ما 51شمارهٔ ۷۸: چه حرف مهر و وفا گوش کرده ای از ما 52شمارهٔ ۷۹: گردش چشم تغافل ساغر لبریز ما 53شمارهٔ ۸۰: آیینه شود دود چراغ نفس ما 54شمارهٔ ۸۱: گردیده خوان نعمت وجه معاش ما 55شمارهٔ ۸۲: غمش باشد شراب بیغش ما 56شمارهٔ ۸۳: زخمی افسانه ناصح نگردد گوش ما 57شمارهٔ ۸۴: تا شد ز یاد تو روشن چراغ ما 58شمارهٔ ۸۵: دور چشم بد زسوز سینه غمناک ما 59شمارهٔ ۸۶: سینه صاف است پیر ما خوشا احوال ما 60شمارهٔ ۸۷: دگر چه باده به پیمانه می کند دل ما 61شمارهٔ ۸۸: آیینه خرد حسن ز بازار دل ما 62شمارهٔ ۸۹: گداخت بر لب حسرت ترانه دل ما 63شمارهٔ ۹۰: درد عشق آشیانه دل ما 64شمارهٔ ۹۱: بهار تنگدلی سبز کرد حاصل ما 65شمارهٔ ۹۲: هر چند تپید بسمل ما 66شمارهٔ ۹۳: جذبه ها زین کوشش بی بال و پر دیدیم ...67شمارهٔ ۹۴: خار وگل را جوش یک پیمانه می دانیم ...68شمارهٔ ۹۵: در محبت از جنون امداد می خواهیم ما 69شمارهٔ ۹۶: از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما 70شمارهٔ ۹۷: شیشه بر خاره به صد رنگ زدن پیشه ما 71شمارهٔ ۹۸: چه غم دارد دل از اندیشه ما 72شمارهٔ ۹۹: ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما 73شمارهٔ ۱۰۰: از می دیگر است مستی ما 74شمارهٔ ۱۰۱: با شکوه همزبان نشود گفتگوی ما 75شمارهٔ ۱۰۲: جذبه شوق تو خضر ره آگاهی ما 76شمارهٔ ۱۰۳: پری گشته آیینه دار هوا 77شمارهٔ ۱۰۴: صبح است مست باده دوشینه هوا 78شمارهٔ ۱۰۵: گردون ز بسکه برد غمت در دیارها 79شمارهٔ ۱۰۶: از مهر تو سینه ها اثرها 80شمارهٔ ۱۰۷: شمشیر تو قبله گاه سرها 81شمارهٔ ۱۰۸: ای نام تو قبله زبانها 82شمارهٔ ۱۰۹: تا چند خبر پرسی از بی سر و سامانه ...83شمارهٔ ۱۱۰: زنجیری طره ات ختنها 84شمارهٔ ۱۱۱: قبله عالم میخانه خم ابروها 85شمارهٔ ۱۱۲: ای گلشن از بهار خیال تو سینه ها 86شمارهٔ ۱۱۳: خوش بهاری است قدح نوشی ها 87شمارهٔ ۱۱۴: دل آیینه خانه زنبور 88شمارهٔ ۱۱۵: می رسد مست شکوه کاهی ها 89شمارهٔ ۱۱۶: بسکه می ترسم از جدایی ها 90شمارهٔ ۱۱۷: دوزخ اقلیم خود نمایی ها 91شمارهٔ ۱۱۸: سرو شوخ من بیا تنها بیا غافل بیا 92شمارهٔ ۱۱۹: عارضت گلدسته باغ نظر دارم بیا 93شمارهٔ ۱۲۰: سیرگاه قدح کشان مهتاب 94شمارهٔ ۱۲۱: بسکه دارد سر هم چشمی گلشن مهتاب 95شمارهٔ ۱۲۲: موجها برده دل ز باغ در آب 96شمارهٔ ۱۲۳: چه خوش افتاده عکس ماه در آب 97شمارهٔ ۱۲۴: پری رخی است عرق کرده عکس ماه در آ ...98شمارهٔ ۱۲۵: عکس مهتاب کشیده است پریخانه در آب 99شمارهٔ ۱۲۶: مست نازی نتوان گفت که ما را دریاب 100شمارهٔ ۱۲۷: بهار سوختن گردیده شمع بزم ما امشب 101شمارهٔ ۱۲۸: محبت خوش جناغی بسته وحشت الفت است ...102شمارهٔ ۱۲۹: آنچه از ما می کشد حیرانی ما روز و ...103شمارهٔ ۱۳۰: داغ بر دل می گذارم روز و شب 104شمارهٔ ۱۳۱: اگر دنیا اگر عقبا علی بن ابیطالب 105شمارهٔ ۱۳۲: فلک آیینه اسکندر علی بن ابیطالب 106شمارهٔ ۱۳۳: دل را بسوز و درد نهان را دوا طلب 107شمارهٔ ۱۳۴: روز وصل است انتظار غریب 108شمارهٔ ۱۳۵: می پرستی می دهد یادم نوای عندلیب 109شمارهٔ ۱۳۶: از شوق دیده عقل چو تدبیر می گداخت 110شمارهٔ ۱۳۷: می رنگ هوس در دل ویران من انداخت 111شمارهٔ ۱۳۸: نازک شد از وفا دل و قدر جفا شناخت 112شمارهٔ ۱۳۹: خون بود دل که لذت درد نهان شناخت 113شمارهٔ ۱۴۰: عشق نیرنگ تغافل با دل بیتاب ریخت 114شمارهٔ ۱۴۱: ز گر مخوییت آتش ز لاله زار گریخت 115شمارهٔ ۱۴۲: چنان زخوی تو هر کس به هر دیار گری ...116شمارهٔ ۱۴۳: خط بر سرهر حرف چو تقویم کشندت 117شمارهٔ ۱۴۴: دلی ز دور به صد رنگ می نمایندت 118شمارهٔ ۱۴۵: داغ تو ز بسکه سینه تاب است 119شمارهٔ ۱۴۶: از آنم دل عدوی اضطراب است 120شمارهٔ ۱۴۷: تو را ز حسن بهار جمال سیراب است 121شمارهٔ ۱۴۸: از جلوه تو چشم دل و جان لبالب است 122شمارهٔ ۱۴۹: تا روغن چراغ دلم درد غربت است 123شمارهٔ ۱۵۰: در آتش عشق تو خرد خام نخست است 124شمارهٔ ۱۵۱: گر آن دیر آشنا بیگانه مست است 125شمارهٔ ۱۵۲: از بزم رفتنی که گلستان الفت است 126شمارهٔ ۱۵۳: صفحه افلاک سرلوح کتاب غفلت است 127شمارهٔ ۱۵۴: بلبل بیا که ناله ارزان غنیمت است 128شمارهٔ ۱۵۵: چو نیست قدر وفا طاقت جفا عبث است 129شمارهٔ ۱۵۶: سوخت زندان خمارم سفر شیشه کجاست 130شمارهٔ ۱۵۷: رسوای دهرم و غم پنهاینم به جاست 131شمارهٔ ۱۵۸: یک حرف شکوه از لب خشنود برنخاست 132شمارهٔ ۱۵۹: ناله از دل بی خیال گلعذاری بر نخا ...133شمارهٔ ۱۶۰: به وادیی که مروت پناه صیاد است 134شمارهٔ ۱۶۱: هر دل از یاد تو مرغ چمن را زخود ا ...135شمارهٔ ۱۶۲: باده کامل عیار جوش خود است 136شمارهٔ ۱۶۳: دل بی درد ز افسردن حالش پیداست 137شمارهٔ ۱۶۴: گل دیوانگی از سایه خارم پیداست 138شمارهٔ ۱۶۵: گل صد برگ ز درهم شده کارم پیداست 139شمارهٔ ۱۶۶: زعشق مرتبه حسن دلنشین پیداست 140شمارهٔ ۱۶۷: آتش نسبی از نفسم ظاهر و پیداست 141شمارهٔ ۱۶۸: از هر آتشکده ای سینه فگاری پیداست 142شمارهٔ ۱۶۹: از عکس تنت جیب قبا آینه زار است 143شمارهٔ ۱۷۰: نه همین دام و نه دانه بسیار است 144شمارهٔ ۱۷۱: تنگ غم تو خانه دل از هوا پر است 145شمارهٔ ۱۷۲: بسکه از رشک سرشکم خاطر دریا پر اس ...146شمارهٔ ۱۷۳: به کشتنم نه همین حرف هجر یار پر ا ...147شمارهٔ ۱۷۴: به بزم عشق نه تنها دل شکسته پر اس ...148شمارهٔ ۱۷۵: گر به دست آید گل داغ از گلستان خو ...149شمارهٔ ۱۷۶: حرف مجنون تو از گلبرگ تر نازکتر ا ...150شمارهٔ ۱۷۷: گریه ابر از سمن رنگین تر است 151شمارهٔ ۱۷۸: گر شب وصل تو بی مهتاب باشد بهتر ا ...152شمارهٔ ۱۷۹: موم شمع کشته از دل چون شد آهن بهت ...153شمارهٔ ۱۸۰: بسکه سودای تماشای تو پنهان در سر ...154شمارهٔ ۱۸۱: سینه صافیهای من روشنگر است 155شمارهٔ ۱۸۲: هر نفس جزو پریشان کتاب دیگر است 156شمارهٔ ۱۸۳: الفت آباد محبت را خراج دیگر است 157شمارهٔ ۱۸۴: قفل غم بهر گشاد دل کلید دیگر است 158شمارهٔ ۱۸۵: اقلیم درد را سحر و شام دیگر است 159شمارهٔ ۱۸۶: جبهه تسلیم جان را سجده گاه دیگر ا ...160شمارهٔ ۱۸۷: نکنی صید یقینی به گمانی که تو راس ...161شمارهٔ ۱۸۸: شمشیر عشق را نمک شرم جوهر است 162شمارهٔ ۱۸۹: گرد راه تو جلوه پرداز است 163شمارهٔ ۱۹۰: روز جزا خجالت سرشار نارساست 164شمارهٔ ۱۹۱: ساقی همین نه از تو دل ما در آتش ا ...165شمارهٔ ۱۹۲: قطع نظر جزای دل بدگمان خوش است 166شمارهٔ ۱۹۳: آتش زدی به لاله، عذار اینچنین خوش ...167شمارهٔ ۱۹۴: فیض نومیدی از امید مروت بیش است 168شمارهٔ ۱۹۵: پرواز هوای تو که بال و پر شمع است 169شمارهٔ ۱۹۶: تعلق سد راه کام عشق است 170شمارهٔ ۱۹۷: سلیمانی است دل نقش نگینش نام معشو ...171شمارهٔ ۱۹۸: دل اگر رفت گرفتار طلسم خاک است 172شمارهٔ ۱۹۹: همه روی زمین خطرناک است 173شمارهٔ ۲۰۰: بهار شوخی او جشن تازه فلک است 174شمارهٔ ۲۰۱: ز تاب اینکه به رویت نقاب نزدیک اس ...175شمارهٔ ۲۰۲: به گلشنی دلم از دست باغبان تنگ اس ...176شمارهٔ ۲۰۳: دل بی غم گل بی آب و رنگ است 177شمارهٔ ۲۰۴: گلبانگ عاشقان چمن راز بلبل است 178شمارهٔ ۲۰۵: نی همین نقش پی شوق جنون پیما دل ا ...179شمارهٔ ۲۰۶: ممنون خویش بودن دل قوت دل است 180شمارهٔ ۲۰۷: هستی و نیستی آیینه دیدار دل است 181شمارهٔ ۲۰۸: می تواند جوش زد تا آسمان آخر دل ا ...182شمارهٔ ۲۰۹: گردش چشم او ایاغ دل است 183شمارهٔ ۲۱۰: جلوه باغ نظر و چهره گلستان دل است 184شمارهٔ ۲۱۱: توفیق زاده نظر پاک من دل است 185شمارهٔ ۲۱۲: شوخیش بسکه وحشی افسانه دل است 186شمارهٔ ۲۱۳: مپرس غم ز برای چه آشنای دل است 187شمارهٔ ۲۱۴: هر کجا موج هیاهوی دل است 188شمارهٔ ۲۱۵: چون محبت جوش باطن زد فراغت مشکل ا ...189شمارهٔ ۲۱۶: پیش او اظهار غمهای نهانی مشکل است 190شمارهٔ ۲۱۷: هر چند باده قوت دل و شربت گل است 191شمارهٔ ۲۱۸: از نگاهش خلد ایما پر گل است 192شمارهٔ ۲۱۹: صبح مشاطه هوای گل است 193شمارهٔ ۲۲۰: آن چهره که خورشید غلام است کدام ا ...194شمارهٔ ۲۲۱: ساقی نشناسیم دل از دست کدام است 195شمارهٔ ۲۲۲: تسلیم اسیر سلسله انقیاد ماست 196شمارهٔ ۲۲۳: در بر دل تو و دل دلبر ماست 197شمارهٔ ۲۲۴: گر شود همسایه زلفت صبا نامحرم است 198شمارهٔ ۲۲۵: دایم ز تمنای تو دل در نظر ماست 199شمارهٔ ۲۲۶: هر دل که زعشق یارگرم است 200شمارهٔ ۲۲۷: فغانم از دل دیوانه گرم است 201شمارهٔ ۲۲۸: پیش سامان سرشکم مایه دریا کم است 202شمارهٔ ۲۲۹: حرف بی صرفه و بیتابی اظهار کم است 203شمارهٔ ۲۳۰: فراموشی فراموش دل ماست 204شمارهٔ ۲۳۱: چشم بدخو چون هجوم آورد طاقت خوشنم ...205شمارهٔ ۲۳۲: چمن چمن گل آشفتگی به دامن ماست 206شمارهٔ ۲۳۳: ز فیض گریه چمن یک بساط چیده ماست 207شمارهٔ ۲۳۴: دردی که رنگ چاره نداند دوای ماست 208شمارهٔ ۲۳۵: به رنگ باده صراحی طلسم هستی ماست 209شمارهٔ ۲۳۶: فتادگی ثمر نخل سرفرازی ماست 210شمارهٔ ۲۳۷: به عالم حکم اشک ما روان است 211شمارهٔ ۲۳۸: درد دل گفتن همین تنها نه در نا گف ...212شمارهٔ ۲۳۹: مژه ها با نگاه در سخن است 213شمارهٔ ۲۴۰: به حرف لب نگشودن رسایی سخن است 214شمارهٔ ۲۴۱: امتحان خلق دل پامال سودا کردن است 215شمارهٔ ۲۴۲: بزم حیرت را چراغ از دیده ما روشن ...216شمارهٔ ۲۴۳: شمع راز من ز سیمای نگفتن روشن است 217شمارهٔ ۲۴۴: کی در صفا چو تیغ تواش سینه روشن ا ...218شمارهٔ ۲۴۵: اخگرم آفت بیداری من خواب من است 219شمارهٔ ۲۴۶: ساغر باده شرمسار من است 220شمارهٔ ۲۴۷: دریا نمی ز اشک نمک پرور من است 221شمارهٔ ۲۴۸: آه بی تاثیر من تیر من است 222شمارهٔ ۲۴۹: دل پروانه فروغ گهر راز من است 223شمارهٔ ۲۵۰: کشته ناز تو کی با کش ز طعن دشمن ا ...224شمارهٔ ۲۵۱: حشر آرام لقب آتش خس پوش من است 225شمارهٔ ۲۵۲: خرابه گرد فلک احتشام آه من است 226شمارهٔ ۲۵۳: جمعیت جهان ز پریشانی من است 227شمارهٔ ۲۵۴: سخت حیران شده ام فرصت دیدن این اس ...228شمارهٔ ۲۵۵: آهم از بس که آتشین است 229شمارهٔ ۲۵۶: هر چند بهشت دلنشین است 230شمارهٔ ۲۵۷: بسترم تیغ و زخم بالین است 231شمارهٔ ۲۵۸: تماشاگاه دل چشم سیاه است 232شمارهٔ ۲۵۹: با سمند تو مگر مه به گرو تاخته اس ...233شمارهٔ ۲۶۰: گریه خاکستر گداخته است 234شمارهٔ ۲۶۱: سجده غفلت من قبله نما ساخته است 235شمارهٔ ۲۶۲: دیگر به بزم او سخن ما گذشته است 236شمارهٔ ۲۶۳: کار نفس ز جلوه رنگین گذشته است 237شمارهٔ ۲۶۴: گرد کلفت در جنون درد ایاغم گشته ا ...238شمارهٔ ۲۶۵: گلشن ز جلوه تو پریخانه گشته است 239شمارهٔ ۲۶۶: از اشک و آه من گل و سنبل شکفته اس ...240شمارهٔ ۲۶۷: بهر پابوس تو از خاکم غباری برنخاس ...241شمارهٔ ۲۶۸: به جنون عشق مایل افتاده است 242شمارهٔ ۲۶۹: کدام شوق به راه دویدن افتاده است 243شمارهٔ ۲۷۰: هر طرف باد صبا زان طره بویی برده ...244شمارهٔ ۲۷۱: نه همین از دوری احباب داغم کرده ا ...245شمارهٔ ۲۷۲: آنکه صید عالم از چشم خماری کرده ا ...246شمارهٔ ۲۷۳: دیوانه گر به دل غم دنیا شمرده است 247شمارهٔ ۲۷۴: گلستان شرم و گلزار حیا آورده است 248شمارهٔ ۲۷۵: دلم از یاد تو خندان شده است 249شمارهٔ ۲۷۶: به دور ما نگه مشفقانه را چه شده ا ...250شمارهٔ ۲۷۷: یاد زلف تو مرا مصرع حالی شده است 251شمارهٔ ۲۷۸: گریه زچشمم به امان آمده است 252شمارهٔ ۲۷۹: شور دل پیشتر از دل به جهان آمده ا ...253شمارهٔ ۲۸۰: بی جام و شیشه چشم تو خمار بوده اس ...254شمارهٔ ۲۸۱: تا غم نبوده خاطر خرم نبوده است 255شمارهٔ ۲۸۲: موجه دریا ز شورم مصرع پیچیده است 256شمارهٔ ۲۸۳: بعد عمری سویم از روی مروت دیده اس ...257شمارهٔ ۲۸۴: رنجی که چشم شب پره از نور دیده اس ...258شمارهٔ ۲۸۵: ز بویی بیخودم رویی که دیده است 259شمارهٔ ۲۸۶: مطرب ترانه ای که دماغم رسیده است 260شمارهٔ ۲۸۷: بی سبزه نوبهار ندانم چکاره است 261شمارهٔ ۲۸۸: خلوت جان را تجلی از چراغ سینه است 262شمارهٔ ۲۸۹: هر نگاه گرم ما مجنون کامل گشته ای ...263شمارهٔ ۲۹۰: دشت جنون ز فتنه چشم تو دیده ای اس ...264شمارهٔ ۲۹۱: هر سر مویم ز افغان بلبل دیوانه ای ...265شمارهٔ ۲۹۲: نظر به جوهر اصلی نه زشت مکتسبی اس ...266شمارهٔ ۲۹۳: خیال دام و قفس انتظار آزادی است 267شمارهٔ ۲۹۴: دارم دلی که آینه پیرای بیخودی است 268شمارهٔ ۲۹۵: دلم را صبح عید جانسپاری است 269شمارهٔ ۲۹۶: از خوی تو عالم چمن شعله نگاری است 270شمارهٔ ۲۹۷: هر عارض افروخته مشاطه نازی است 271شمارهٔ ۲۹۸: دل آواره مستمندکسی است 272شمارهٔ ۲۹۹: دلی دارم که مست جام ساقی است 273شمارهٔ ۳۰۰: دو جهان از کتاب دل ورقی است 274شمارهٔ ۳۰۱: بازم از مژگان شوخی خارخار عاشقی ا ...275شمارهٔ ۳۰۲: داری تمام عالم اگر آشنا یکی است 276شمارهٔ ۳۰۳: دامان پاک عاشق و برگ سمن یکی است 277شمارهٔ ۳۰۴: جایی که دامگاه غزال رمیدگی است 278شمارهٔ ۳۰۵: در تماشای تو هر چشمی دلی است 279شمارهٔ ۳۰۶: هر سبزه این باغ نشان خم دامی است 280شمارهٔ ۳۰۷: خموشیها عجب شیرین زبانی است 281شمارهٔ ۳۰۸: بهار عمر و نوروز جوانی است 282شمارهٔ ۳۰۹: حال دل را تنم از ضعف زبانم گویاست 283شمارهٔ ۳۱۰: هر غنچه نشکفته نظر باز نگاهی است 284شمارهٔ ۳۱۱: ز جام عشق تو هر سبزه مست سودایی ا ...285شمارهٔ ۳۱۲: نگاهش دورگرد آشنایی است 286شمارهٔ ۳۱۳: گل هر ابر رنگین هوایی است 287شمارهٔ ۳۱۴: ز حرف دوست اگر کار من نرفت از دست 288شمارهٔ ۳۱۵: هر جا که نقش توبه شکستن شود درست 289شمارهٔ ۳۱۶: ز بسکه هر طرف از خاطرم غبار نشست 290شمارهٔ ۳۱۷: در دامت آن غبار که بر بال و پر نش ...291شمارهٔ ۳۱۸: شادیم از دلی که شکستن عیار اوست 292شمارهٔ ۳۱۹: حسن آتش و دل سمندر اوست 293شمارهٔ ۳۲۰: جفا جویی سپند آتش اوست 294شمارهٔ ۳۲۱: درد بیدرمان دوای جان بی آرام اوست 295شمارهٔ ۳۲۲: آنچه دل را می نوازد درد بیدرمان ا ...296شمارهٔ ۳۲۳: کرده خونم را صف مژگان چراغان زیر ...297شمارهٔ ۳۲۴: بیقراریهای عشق آیینه دار خوی دوست 298شمارهٔ ۳۲۵: گر دل غبار گشته امید خیال هست 299شمارهٔ ۳۲۶: وحدت جهان گرفت و تماشا چنانکه هست 300شمارهٔ ۳۲۷: هنوزم در دل از غم ریشه ای هست 301شمارهٔ ۳۲۸: اگر ستم کند امید احترامی هست 302شمارهٔ ۳۲۹: با اشک تلخکام اسیران گلاب چیست 303شمارهٔ ۳۳۰: صیقل رسوایی راز نهان پیداست کیست 304شمارهٔ ۳۳۱: دماغ وحشی ما صید بوی الفت کیست 305شمارهٔ ۳۳۲: فرزانگی در آتش غفلت سپند کیست 306شمارهٔ ۳۳۳: آن دل که نام درد نداند سپند کیست 307شمارهٔ ۳۳۴: فیض بیداری مسیح بخت آلود کیست 308شمارهٔ ۳۳۵: نمی داند محبت درهم از کیست 309شمارهٔ ۳۳۶: بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست 310شمارهٔ ۳۳۷: گلزارها ز اشک جگرتاب چشم کیست 311شمارهٔ ۳۳۸: جنون بوی گل افسانه کیست 312شمارهٔ ۳۳۹: بی غرض چون گردد الفت محرم و بیگان ...313شمارهٔ ۳۴۰: گریه بیقرار پیدا نیست 314شمارهٔ ۳۴۱: رفت از پیر و جوان طاقت و کس پیدا ...315شمارهٔ ۳۴۲: به فکر خاطر ناشاد ما نیست 316شمارهٔ ۳۴۳: ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست 317شمارهٔ ۳۴۴: از رشک بلبلم دل حسرت نصیب نیست 318شمارهٔ ۳۴۵: گرفتار کمند عشق را صیاد حاجت نیست 319شمارهٔ ۳۴۶: نام دل بردن به غیر از یاد دلبر هی ...320شمارهٔ ۳۴۷: همزبان بزم ما غیر از در و دیوار ن ...321شمارهٔ ۳۴۸: جلوه ای از چشم دل مستور نیست 322شمارهٔ ۳۴۹: همتم را ترک عالم کمتر از تسخیر نی ...323شمارهٔ ۳۵۰: صبرم حریف عربده نیم ناز نیست 324شمارهٔ ۳۵۱: از راز محبت که گلی جز خطرش نیست 325شمارهٔ ۳۵۲: گرچه از سامان حیرانی نظر درویش نی ...326شمارهٔ ۳۵۳: خجلت الفت کشد هر دل که با ما صاف ...327شمارهٔ ۳۵۴: عشق اگر سوزد بر آتش حسن او را باک ...328شمارهٔ ۳۵۵: جز مراد دلت مرادم نیست 329شمارهٔ ۳۵۶: کدام صبح که سرمشق انتظارم نیست 330شمارهٔ ۳۵۷: به دور چشم توام التجا به دوران نی ...331شمارهٔ ۳۵۸: در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست 332شمارهٔ ۳۵۹: در سراپای شهید غم پنهان تو نیست 333شمارهٔ ۳۶۰: دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست 334شمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست 335شمارهٔ ۳۶۲: آیا دیگر چه مدعا داشت 336شمارهٔ ۳۶۳: فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت 337شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 338شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...339شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...340شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 341شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...342شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 343شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...344شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 345شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 346شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...347شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 348شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 349شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 350شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...351شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 352شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...353شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 354شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...355شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...356شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 357شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 358شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 359شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 360شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 361شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 362شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 363شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 364شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 365شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 366شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 367شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 368شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...369شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...370شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 371شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 372شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 373شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 374شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 375شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 376شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 377شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 378شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 379شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 380شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 381شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 382شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 383شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 384شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 385شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 386شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 387شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 388شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 389شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 390شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 391شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 392شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 393شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 394شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 395شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 396شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...397شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 398شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...399شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 400شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 401شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...402شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 403شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...404شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 405شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...406شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...407شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...408شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...409شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 410شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 411شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 412شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 413شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 414شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...415شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...416شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 417شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 418شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 419شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 420شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...421شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...422شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...423شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 424شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 425شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 426شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 427شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 428شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 429شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 430شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 431شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...432شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...433شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 434شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 435شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...436شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...437شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 438شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...439شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 440شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 441شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...442شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 443شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...444شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 445شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...446شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 447شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 448شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 449شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 450شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 451شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 452شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 453شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 454شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...455شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 456شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 457شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 458شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...459شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 460شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 461شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...462شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 463شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 464شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...465شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 466شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 467شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 468شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 469شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 470شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 471شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...472شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 473شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 474شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...475شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 476شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 477شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 478شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 479شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...480شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 481شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 482شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 483شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...484شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 485شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 486شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 487شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 488شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 489شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 490شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...491شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...492شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...493شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 494شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 495شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...496شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...497شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...498شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 499شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 500شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 501شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 502شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 503شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 504شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 505شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 506شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 507شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 508شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 509شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...510شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...511شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...512شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 513شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...514شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 515شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...516شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...517شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 518شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 519شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 520شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 521شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...522شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 523شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...524شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 525شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 526شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 527شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 528شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 529شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...530شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 531شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...532شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 533شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 534شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 535شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 536شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 537شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...538شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...539شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...540شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...541شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 542شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 543شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 544شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 545شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 546شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...547شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 548شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 549شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...550شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...551شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...552شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 553شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...554شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...555شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...556شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 557شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 558شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 559شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 560شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 561شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...562شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 563شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 564شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 565شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 566شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...567شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 568شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 569شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 570شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 571شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 572شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 573شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 574شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 575شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 576شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 577شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 578شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 579شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 580شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...581شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 582شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...583شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 584شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 585شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 586شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 587شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...588شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...589شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 590شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 591شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 592شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...593شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...594شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...595شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 596شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 597شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...598شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 599شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 600شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 601شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...602شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 603شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 604شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 605شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 606شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 607شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 608شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 609شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 610شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 611شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 612شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 613شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 614شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 615شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 616شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 617شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 618شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...619شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 620شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...621شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 622شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 623شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...624شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 625شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 626شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 627شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 628شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 629شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 630شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 631شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 632شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...633شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 634شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...635شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...636شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 637شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 638شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 639شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 640شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 641شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 642شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 643شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 644شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 645شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 646شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 647شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 648شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...649شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 650شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 651شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 652شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...653شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...654شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 655شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 656شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 657شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 658شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 659شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 660شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 661شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 662شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 663شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...664شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 665شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 666شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 667شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 668شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 669شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...670شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 671شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...672شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...673شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 674شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 675شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 676شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...677شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 678شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...679شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 680شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 681شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 682شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...683شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...684شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 685شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...686شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 687شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 688شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 689شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 690شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 691شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 692شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 693شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 694شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...695شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 696شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 697شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 698شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 699شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 700شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 701شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...702شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...703شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 704شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...705شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 706شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 707شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...708شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 709شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 710شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 711شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...712شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 713شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 714شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 715شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...716شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 717شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 718شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 719شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...720شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...721شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 722شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...723شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 724شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...725شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 726شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 727شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 728شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 729شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 730شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 731شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 732شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 733شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 734شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 735شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...736شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...737شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 738شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 739شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 740شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...741شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...742شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 743شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 744شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 745شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 746شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...747شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 748شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...749شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 750شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 751شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...752شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...753شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...754شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 755شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...756شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...757شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 758شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 759شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 760شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...761شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 762شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 763شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 764شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 765شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 766شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 767شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 768شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 769شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...770شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 771شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 772شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 773شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 774شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...775شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 776شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 777شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 778شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 779شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 780شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 781شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 782شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 783شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 784شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 785شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...786شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...787شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 788شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 789شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...790شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...791شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 792شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 793شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...794شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 795شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 796شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...797شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...798شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 799شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 800شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 801شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 802شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 803شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 804شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 805شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 806شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 807شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...808شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...809شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 810شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 811شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 812شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 813شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...814شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 815شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 816شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 817شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 818شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 819شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...820شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 821شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 822شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 823شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 824شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 825شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 826شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 827شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 828شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 829شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 830شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 831شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 832شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 833شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...834شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 835شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 836شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 837شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 838شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 839شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 840شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 841شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 842شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ