کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دارم دلی که آینه پیرای بیخودی است
    آهم گواه محضر دعوای بیخودی است
    عالم به دور چشم تو میخانه گشته است
    چندانکه چشم کار کند جای بیخودی است
    چون معنی کرشمه به لفظ آشنا مباد
    آگاهیی که حاصل سودای بیخودی است
    قدر دلم بدان که چمنزاد وحشت است
    این قطره بازمانده مینای بیخودی است
    دارد چمن ز سایه هر برگ جام اسیر
    صبح است و جوش خنده گل جای بیخودی است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha