به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت

2270عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گردش چشم تماشا می گشت
از می شیشه دلها می گشت
گریه گر از دل ما می آمد
قطره سرمایه دریا می گشت
چقدر عربده ها می کاهید
گر نگاهی ز دلم وا می گشت
گرد این شوخی حیرت می دید
تا ابد محو تماشا می گشت
گر نیازم نشدی ناز طراز
ناز او کی غلط ایما می گشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...2شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 3شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 4شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 5شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...6شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 7شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...8شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 9شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...10شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...11شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 12شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 13شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 14شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 15شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 16شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 17شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 18شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 19شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 20شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 21شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 22شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 23شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...24شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...25شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 26شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 27شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 28شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 29شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 30شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 31شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 32شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 33شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 34شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 35شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 36شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 37شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 38شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 39شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 40شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 41شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 42شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 43شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 44شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 45شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 46شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 47شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 48شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 49شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 50شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 51شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...52شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 53شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...54شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 55شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 56شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...57شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 58شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...59شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 60شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...61شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...62شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...63شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...64شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 65شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 66شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 67شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 68شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 69شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...70شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...71شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 72شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 73شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 74شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 75شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...76شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...77شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...78شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 79شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 80شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 81شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 82شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 83شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 84شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 85شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 86شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...87شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...88شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 89شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 90شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...91شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...92شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 93شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...94شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 95شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 96شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...97شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 98شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...99شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 100شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...101شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 102شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 103شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 104شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 105شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 106شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 107شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 108شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 109شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...110شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 111شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 112شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 113شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...114شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 115شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 116شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...117شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 118شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 119شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...120شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 121شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 122شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 123شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 124شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 125شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 126شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...127شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 128شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 129شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...130شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 131شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 132شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 133شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 134شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...135شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 136شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 137شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 138شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...139شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 140شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 141شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 142شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 143شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 144شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 145شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...146شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...147شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...148شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 149شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 150شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...151شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...152شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...153شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 154شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 155شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 156شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 157شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 158شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 159شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 160شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 161شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 162شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 163شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 164شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...165شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...166شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...167شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 168شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...169شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 170شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...171شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...172شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 173شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 174شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 175شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 176شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...177شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 178شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...179شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 180شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 181شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 182شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 183شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 184شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...185شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 186شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...187شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 188شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 189شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 190شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 191شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 192شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...193شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...194شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...195شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...196شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 197شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 198شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 199شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 200شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 201شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...202شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 203شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 204شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...205شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...206شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...207شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 208شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...209شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...210شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...211شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 212شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 213شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 214شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 215شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 216شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...217شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 218شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 219شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 220شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 221شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...222شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 223شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 224شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 225شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 226شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 227شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 228شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 229شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 230شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 231شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 232شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 233شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 234شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 235شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...236شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 237شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...238شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 239شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 240شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 241شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 242شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...243شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...244شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 245شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 246شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 247شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...248شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...249شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...250شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 251شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 252شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...253شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 254شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 255شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 256شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...257شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 258شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 259شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 260شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 261شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 262شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 263شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 264شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 265شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 266شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 267شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 268شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 269شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 270شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 271شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 272شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 273شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...274شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 275شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...276شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 277شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 278شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...279شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 280شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 281شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 282شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 283شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 284شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 285شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 286شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 287شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...288شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 289شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...290شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...291شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 292شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 293شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 294شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 295شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 296شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 297شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 298شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 299شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 300شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 301شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 302شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 303شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...304شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 305شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 306شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 307شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...308شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...309شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 310شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 311شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 312شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 313شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 314شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 315شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 316شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 317شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 318شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...319شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 320شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 321شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 322شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 323شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 324شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...325شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 326شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...327شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...328شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 329شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 330شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 331شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...332شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 333شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...334شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 335شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 336شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 337شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...338شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...339شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 340شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...341شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 342شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 343شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 344شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 345شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 346شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 347شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 348شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 349شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...350شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 351شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 352شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 353شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 354شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 355شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 356شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...357شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...358شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 359شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...360شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 361شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 362شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...363شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 364شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 365شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 366شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...367شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 368شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 369شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 370شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...371شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 372شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 373شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 374شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...375شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...376شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 377شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...378شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 379شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...380شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 381شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 382شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 383شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 384شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 385شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 386شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 387شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 388شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 389شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 390شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...391شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...392شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 393شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 394شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 395شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...396شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...397شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 398شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 399شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 400شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 401شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...402شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 403شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...404شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 405شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 406شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...407شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...408شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...409شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 410شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...411شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...412شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 413شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 414شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 415شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...416شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 417شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 418شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 419شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 420شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 421شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 422شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 423شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 424شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...425شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 426شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 427شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 428شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 429شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...430شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 431شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 432شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 433شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 434شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 435شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 436شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 437شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 438شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 439شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 440شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...441شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...442شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 443شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 444شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...445شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...446شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 447شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 448شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...449شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 450شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 451شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...452شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...453شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 454شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 455شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 456شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 457شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 458شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 459شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 460شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 461شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 462شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...463شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...464شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 465شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 466شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 467شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 468شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...469شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 470شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 471شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 472شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 473شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 474شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...475شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 476شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 477شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 478شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 479شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 480شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 481شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 482شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 483شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 484شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 485شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 486شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 487شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 488شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...489شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 490شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 491شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 492شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 493شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 494شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 495شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 496شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 497شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ