به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم

2360عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خوار عشقم به اعتبار قسم
خاک راهم به افتخار قسم
ناصح از جان من چه خواهی
دل ندارم به جان یار قسم
به غبارم صبا خورد سوگند
به سر راه انتظار قسم
تا شدم خاک پای یار اسیر
به سرم می خورد بهار قسم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 2شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 3شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 4شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...5شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...6شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 7شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 8شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 9شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...10شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...11شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 12شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 13شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 14شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 15شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...16شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 17شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...18شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 19شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 20شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...21شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...22شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...23شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 24شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...25شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...26شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 27شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 28شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 29شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...30شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 31شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 32شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 33شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 34شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 35شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 36شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 37شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 38شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...39شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 40شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 41شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 42شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 43شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...44شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 45شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 46شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 47شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 48شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 49شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 50شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 51شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 52شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 53شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 54شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...55شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...56شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 57شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 58شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...59شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...60شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 61شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 62شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...63شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 64شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 65شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...66شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...67شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 68شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 69شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 70شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 71شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 72شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 73شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 74شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 75شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 76شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...77شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...78شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 79شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 80شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 81شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 82شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...83شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 84شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 85شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 86شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 87شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 88شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...89شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 90شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 91شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 92شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 93شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 94شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 95شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 96شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 97شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 98شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 99شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 100شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 101شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 102شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...103شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 104شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 105شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 106شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 107شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 108شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 109شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 110شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 111شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ