کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از صبر من آزرده شد تا چند آزارش کنم
    یک چند هم بیتابیی دانسته در کارش کنم
    در ظلمت بخت سیه عالم به او روشن نشد
    افروختم شمع وفا کز خود خبردارش کنم
    سوز محبت حسن را رنگین بهار دیگر است
    خود را بر آتش می زنم تا رشک گلزارش کنم
    بیگانه خوی من چها الفت پرستی می کند
    هر دم ز یادم می رود تا یاد بسیارش کنم
    زاهد به مستی دوستان عقد اخوت بسته است
    دل کو که تحسینش کنم جان کو که ایثارش کنم
    شبها به طرف کوی او بیدل روم همچون اسیر
    کز اضطراب دل مباد از خواب بیدارش کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha