به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند

2240عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آنانکه هوس مائده کام شناسند
هر ساغر کم حوصله را جام شناسند
راحت طلبان لذت اندوه چه دانند
این طایفه غم را مگر از نام شناسند
زنار ز تسبیح ندانند اسیران
هر تاری از این سلسله را دام شناسد
جمعی که ندانند هوس را ز محبت
بیدردم اگر کفر ز اسلام شناسد
در عشق بجز عشق نداریم پناهی
مرغان گرفتار همین دام شناسند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 2شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 3شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...4شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 5شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 6شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 7شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 8شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 9شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 10شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 11شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 12شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 13شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 14شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 15شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 16شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 17شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...18شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 19شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...20شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 21شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 22شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 23شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 24شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...25شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...26شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 27شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 28شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 29شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...30شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...31شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...32شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 33شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 34شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...35شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 36شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 37شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 38شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...39شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 40شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 41شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 42شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 43شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 44شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 45شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 46شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 47شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 48شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 49شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 50شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 51شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 52شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 53شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 54شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 55شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...56شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 57شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...58شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 59شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 60شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...61شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 62شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 63شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 64شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 65شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 66شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 67شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 68شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 69شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...70شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 71شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...72شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...73شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 74شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 75شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 76شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 77شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 78شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 79شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 80شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 81شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 82شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 83شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 84شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 85شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...86شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 87شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 88شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 89شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...90شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...91شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 92شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 93شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 94شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 95شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 96شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 97شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 98شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 99شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 100شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...101شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 102شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 103شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 104شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 105شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 106شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...107شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 108شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...109شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...110شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 111شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 112شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 113شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...114شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 115شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...116شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 117شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 118شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 119شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...120شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...121شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 122شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...123شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 124شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 125شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 126شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 127شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 128شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 129شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 130شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 131شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...132شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 133شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 134شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 135شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 136شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 137شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 138شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...139شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...140شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 141شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...142شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 143شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 144شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...145شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 146شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 147شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 148شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...149شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 150شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 151شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 152شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...153شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 154شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 155شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 156شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...157شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...158شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 159شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...160شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 161شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...162شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 163شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 164شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 165شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 166شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 167شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 168شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 169شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 170شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 171شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 172شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...173شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...174شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 175شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 176شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 177شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...178شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...179شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 180شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 181شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 182شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 183شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...184شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 185شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...186شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 187شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 188شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...189شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...190شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...191شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 192شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...193شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...194شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 195شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 196شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 197شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...198شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 199شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 200شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 201شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 202شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 203شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 204شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 205شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 206شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...207شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 208شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 209شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 210شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 211شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...212شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 213شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 214شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 215شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 216شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 217شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 218شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 219شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 220شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 221شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 222شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...223شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...224شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 225شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 226شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...227شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...228شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 229شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 230شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...231شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 232شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 233شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...234شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...235شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 236شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 237شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 238شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 239شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 240شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 241شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 242شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 243شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 244شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...245شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...246شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 247شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 248شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 249شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 250شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...251شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 252شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 253شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 254شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 255شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 256شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...257شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 258شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 259شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 260شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 261شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 262شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 263شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 264شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 265شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 266شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 267شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 268شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 269شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 270شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...271شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 272شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 273شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 274شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 275شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 276شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 277شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 278شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 279شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ