به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا شود

2010عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا شود
حیرتستان هلال آتشین پیدا شود
از صدف گردیده دریا را زبان کام نهنگ
گوهر مقصود یعنی اینچنین پیدا شود
بس که پرکار است صیاد شکار انداز ما
در نظر هر دم به رنگی از کمین پیدا شود
می شوی فرمانروای مصر اشک و درد و داغ
از شکست دل گرت نقش نگین پیدا شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 2شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...3شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...4شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...5شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 6شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 7شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...8شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 9شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 10شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 11شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...12شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 13شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 14شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 15شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 16شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 17شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 18شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 19شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 20شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 21شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 22شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 23شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 24شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 25شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 26شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 27شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 28شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...29شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 30شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...31شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 32شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 33شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...34شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 35شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 36شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 37شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 38شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 39شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 40شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 41شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 42شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...43شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 44شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...45شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...46شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 47شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 48شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 49شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 50شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 51شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 52شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 53شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 54شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 55شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 56شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 57شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 58شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...59شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 60شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 61شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 62شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...63شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...64شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 65شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 66شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 67شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 68شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 69شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 70شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 71شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 72شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 73شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...74شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 75شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 76شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 77شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 78شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 79شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...80شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 81شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...82شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...83شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 84شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 85شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 86شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...87شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 88شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...89شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 90شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 91شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 92شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...93شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...94شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 95شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...96شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 97شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 98شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 99شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 100شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 101شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 102شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 103شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 104شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...105شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 106شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 107شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 108شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 109شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 110شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 111شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...112شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...113شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 114شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...115شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 116شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 117شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...118شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 119شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 120شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 121شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...122شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 123شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 124شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 125شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...126شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 127شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 128شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 129شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...130شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...131شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 132شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...133شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 134شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...135شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 136شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 137شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 138شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 139شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 140شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 141شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 142شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 143شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 144شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 145شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...146شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...147شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 148شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 149شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 150شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...151شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...152شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 153شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 154شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 155شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 156شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...157شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 158شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...159شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 160شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 161شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...162شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...163شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...164شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 165شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...166شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...167شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 168شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 169شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 170شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...171شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 172شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 173شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 174شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 175شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 176شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 177شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 178شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 179شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...180شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 181شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 182شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 183شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 184شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...185شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 186شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 187شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 188شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 189شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 190شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 191شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 192شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 193شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 194شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 195شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...196شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...197شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 198شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 199شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...200شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...201شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 202شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 203شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...204شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 205شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 206شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...207شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...208شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 209شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 210شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 211شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 212شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 213شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 214شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 215شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 216شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 217شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...218شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...219شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 220شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 221شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 222شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 223شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...224شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 225شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 226شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 227شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 228شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 229شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...230شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 231شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 232شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 233شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 234شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 235شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 236شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 237شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 238شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 239شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 240شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 241شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 242شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 243شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...244شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 245شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 246شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 247شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 248شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 249شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 250شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 251شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 252شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ